یک گرگ، یک اردک، یک موش

یک گرگ، یک اردک، یک موش

یک گرگ، یک اردک، یک موش

داستان کتاب «یک گرگ، یک اردک، یک موش» داستان اردک و موشی است که در شکم یک گرگ هم را می‌بینند، اما خیال خورده شدن ندارند و داستان این‌که چرا گرگ‌ها به سمت ماه زوزه می‌کشند!

یک روز صبح زود، یک موش گرگی را می‌بیند. گرگ یک لقمه چپش می‌کند. موش فکر می‌کند این آخر کار است. اما متوجه می‌شود یک اردک در شکم گرگ زندگی می‌کند و همه‌ی اسباب زندگی و رفاه را دارد. تختخواب، وسایل آشپزخانه، گرامافون، شمع و همه‌ی خوراکی‌ها. آن‌ها با هم صبحانه می‌خورند، برای ناهار سوپ درست می‌کنند و آن‌قدر بهشان خوش می‌گذرد که از شادی می‌رقصند. اردک این همه وسایل و خوراکی را از کجا آورده؟ بالا و پایین پریدن آن‌ها باعث دل درد گرگ می‌شود. اردک مثل همیشه از این موقعیت استفاده می‌کند و از گرگ می‌خواهد خوراکی‌هایی که لازم دارد را بخورد تا دلش آرام شود. اردک و موش مشغول جشن هستند که یک شکارچی سراغ گرگ می‌آید. اردک و موش برای نجات خانه‌ی جدیدشان از دهان گرگ بیرون می‌آیند و با ترساندن شکارچی گرگ را نجات می‌دهند. اردک و موش به شکرانه‌ی کمکی که به گرگ کرده‌اند از او می‌خواهند دوباره قورتشان بدهد. و آن‌قدر بهشان خوش می‌گذرد که گرگ همیشه دل درد دارد و از درد به سمت ماه زوزه می‌کشد!

کتاب «یک گرگ، یک اردک، یک موش» یک کتاب تصویری است. رنگ‌های تیره در تصاویر کتاب غالب است و اجزای مهم رنگی هستند. داستان را به خوبی می‌توان از تصاویر کتاب دنبال کرد.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «یک گرگ، یک اردک، یک موش»

مک بارنت نویسنده‌ شناخته‌ شده کتاب‌های کودکان در جهان است و تاکنون بیش از 15 کتاب نوشته است. بیش از یک میلیون نسخه از کتاب‌های این نویسنده‌ امریکایی فروخته شده‌اند و تاکنون به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شده‌اند.

جان کلاسن در سال 1981 به دنیا آمد. او نویسنده و تصویرگر کانادایی است که در زمینه تصویرگری کتاب‌های کودکان و انیمیشن فعالیت دارد. جان کلاسن برنده مدال کالدکات امریکا و کیت گرینوی انگلستان برای تصویرگری کتاب‌های کودکان است. او برای نویسندگی و تصویرسازی کتاب «این کلاه من نیست» برنده جایزه سال 2012 شد. او اولین هنرمندی بود که برای یک اثر برنده این دو جایزه شده است. از این هنرمند کتاب‌های «به چی داری فکر می‌کنی؟»، «این کلاه من نیست»، «من کلاه سیاهم را می‌خواهم»، «آن پایین چه خبر است؟» و «روباهی به نام پکس» در ایران ترجمه شده است.


کتاب «یک ارگ، یک اردک، یک موش» داستان گرگی است که موشی را می‌خورد. موش در شکم گرگ اردکی را می‌بیند که از مدت‌ها قبل در شکم گرگ است و از زندگی در شکم گرگ احساس رضایت دارد و موش هم تصمیم می‌گیرد آن جا زندگی کند. یک شب شکارچی گرگ را می‌بیند و به طرفش شلیک می‌کند و آرامش اردک و موش به هم می‌خورد. گرگ فرار می‌کند و پایش در ریشه‌های درخت گیر می‌کند و شکارچی نزدیک می‌شود و در همین لحظه موش و اردک تصمیم می‌گیرند برای نجات جانشان بجنگند و از خانه‌شان که همان شکم گرگ است محافظت کنند. با یک حرکت از دهان گرگ بیرون می‌پرند و شکارچی با دیدن این صحنه از ترس فرار می‌کند. گرگ از موش و اردک تشکر می‌کند که جانش را نجات دادند و در ازای این کار به آن‌ها می‌گوید هر چه بخواهید برآورده می‌کند و در کمال ناباوری تقاضایشان را انجام می‌دهد. موش و اردک خواسته بودند دوباره به شکم گرگ برگردند.

کتاب تصویری است و فضاسازی‌های تصویر و شخصیت‌پردازی‌ها بسیار ساده و دلنشین و گویای روایت متن هستند. مثلا فضای تیره داخل شکم گرگ به خوبی حس تنهایی، ابهام را منتقل می‌کند. جزییات دوست داشتنی ریزی مثل تخت خواب اردک، میز صبحانه، قاب عکس، ابزار‌های کامل آشپزی و ...هم در پلان‌های داخل شکم گرگ به چشم می‌خورد که به جذاب شدن تصاویر افزوده است.

خیلی وقت‌ها ما از چیزهایی نگرانیم و می‌ترسیم و این ترس تا زمانی که با آن روبرو نشویم با ما است. روبرو شدن با ترس‌ها، مکان‌ها و افراد ناآشنا مهم‌ترین مفهوم داستان است.

از دیگر مفاهیمی که در داستان است و می‌توان به آن اشاره کرد: تلاش برای ادامه زندگی و کمک به نجات دیگران، احساس امنیت بعد از مواجه شدن با ترس، دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز، حل مساله و پرورش قوه تخیل کودک.

تحلیل و نقد کتاب یک گرگ، یک اردک، یک موش

کاربردها و فعالیت ها

گفتگو کنید.

  • پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:
  • کدام بخش کتاب را دوست داشتی؟ به چه دلیل؟
  • اگر بخواهی داستان را برای کسی که تابه‌حال آن را نشنیده تعریف کنی، به نظرت کدام قسمت داستان مهم‌تر است و باید گفته شود؟
  • به تصاویر دقت کنید. چه چیزهایی در تصویر احساس هر شخصیت کتاب را به شما نشان می‌دهد؟
  • منظور اردک از این جمله: «شاید گرگ قورتم داده باشد، ولی خیال خورده شدن ندارم!» چه بود؟ اردک چگونه از موقعیت بدی که در آن گیر افتاده بود به بهترین شکل استفاده کرده بود؟
  • هر شخصیت در کجای داستان ترسیده است؟ از چه چیزی ترسیده است؟
  • در آن قسمت از کتاب که اردک و موش از دهان گرگ بیرون می‌پرند، وسایلی وجود دارند که در تصاویر قبلی کتاب دیده باشی؟ چه وسایلی و کجا؟
  • به نظر تو داستان خنده‌دار بود؟ کدام بخش آن؟ یک تصویر؟ یک تکه از متن؟ یا ترکیب هر دو؟
  • نویسنده‌ کتاب «مک بارنت» و تصویرگرش «جان کلاسن» است. کتاب دیگری می‌شناسی که نویسنده یا تصویرگرش این افراد باشند؟

داستان بنویسید.
از کودکان بخواهید داستان یک لقمه‌ی چپ شدن اردک را بنویسند و تصویرگری کنند.

شناسنامه کتاب:
ناشر
پرتقال
نویسنده
  Mac Barnett,   مک بارنت
ویراستار
  •   شهرام بزرگی
برگردان
  • آناهیتا حضرتی
تصویرگر
  •   Jon Klassen
  •   جان کلاسن
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: اسفند 97
پدیدآورندگان
  •   مک بارنت
  •   جان کلاسن
  •   آناهیتا حضرتی
  • شهرام بزرگی
سال نشر
1397
راهنمای کتاب:
نگارنده معرفی کتاب:
صفورا زواران حسینی, فاطمه سیف اشرفی
کلیدواژه:
  • کودکان و دوست یابی
  • کودکان و مواجهه با ترس
  • کودکان و تلاش برای بقا

کتاب یک گرگ، یک اردک، یک موش


ماجرای یک روز آفتابی

ماجرای یک روز آفتابی

ماجرای یک روز آفتابی

کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» ماجرای یک روز عالی آفتابی برای گربه، سگ، پرنده و سنجاب است که با آمدن خرس به هم می‌ریزد. داستانی لطیف که با طنز آمیخته است و لبخند به لب خواننده می‌آورد و نشان می‌دهد معنای یک روز خوب برای هرکس ممکن است متفاوت باشد و ما ممکن است احساسات دیگران را درک نکنیم.

هوا آفتابی است. گربه دوست دارد روی بستری از گل‌های نرگس زیر آفتاب بخوابد. سگ دوست دارد در این روز گرم یک استخر آب آب‌تنی کند. چرخ ریسک دنبال دانه است و سنجاب هم دنبال غذا. امروز یک روز عالی است و همه به آرزوهای خود می‌رسند. تا این‌که خرس وارد می‌شود و دانه‌های پرنده و ذرت سنجاب را می‌خورد و آب استخر بادی را می‌نوشد و جای گربه به خواب می‌رود. آن روز برای همه روز خوبی بووود و برای خرس روز خوبی هست!

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «ماجرای یک روز آفتابی»

«لین اسمیت» نویسنده و تصویرگر آمریکایی شناخته شده‌ کتاب‌های کودک است و تاکنون جوایز مختلفی را دریافت کرده است. او به طبیعت و زندگی در حاشیه‌ی شهر در میان درختان و روباه‌ها و پرندگان علاقه‌ی زیادی دارد و کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» را بر اساس تجربه‌های واقعی خودش نوشته است. از دیگر کتاب این نویسنده، «این یک کتاب است» و «پدربزرگ سبز من» نیز به فارسی منتشر شده‌اند.

«لین اسمیت» در کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» با شیوه‌ی تصویرگری جذاب خود، هرج و مرج در یک روز آفتابی را به شکلی لطیف و طنزآلود به تصویر کشیده است. اسمیت در هر کتاب خود، متناسب با موضوع داستان، از سبک تصویرگری متفاوتی استفاده کرده است.

کاربردها و فعالیت ها

گفتگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

  • برای گربه یک روز عالی چه جور روزی است؟ برای سگ چه‌طور؟ برای چرخ ریسک؟ برای سنجاب؟ برای خرس چه‌طور؟
  • چرا وقتی خرس آمد روز عالی برای گربه و سگ و چرخ ریسک و سنجاب خراب شد؟ خرس متوجه این موضوع شد؟
  • یک روز عالی برای تو چه‌جور روزی است؟
  • تا به‌حال به این فکر کردی که یک روز عالی برای تو ممکن است روز عالی یک نفر دیگر را خراب کند؟ حدس بزن چه‌طور ممکن است این اتفاق بیفتد؟
  • یک روز عالی را دیگران باید برای تو بسازند یا خودت هم می‌توانی بسازی؟ چه کار می‌توانی بکنی تا یک روز عالی برای خودت بسازی؟

کاربرگ کاربرگ 2 را پرینت کنید و در اختیار کودکان قرار دهید تا دور هر تصویری که یک روز عالی برای هر جانور می‌سازد خط بکشند.

کاربرگ کاربرگ 3 را پرینت کنید و در اختیار کودک قرار دهید تا تفاوت تصاویر را بیاید.

کاربرگ کاربرگ 3 و 4 را پرینت کنید و در اختیار کودک قرار دهید تا روز عالی خود را بسازد.

کاربرگ های فعالیت

کلمات به هم ریخته را درست کن!

کلماتی از متن کتاب انتخاب کنید و واک‌های آن‌ها را به شکل به هم ریخته برای کودکان نوآموز بنویسید. سپس از کودکان نوآموز بخواهید ترتیب درست واک‌ها را بیابند. مثلا به جای «خرس (خ ر س)» بنویسید: «ر س خ»

جشنواره‌ «یک روز عالی» برای همه

به کودکان بگویید می‌خواهیم یک جشن بگیریم و یک روز عالی برای همه ترتیب بدهیم. یک جدول بکشید و نام هر کودک را بالای یکی از ستون‌ها بنویسید. از هر کودک بخواهید ویژگی‌های یک روز عالی برای خودش را بگوید و آن‌ها را زیر نامش بنویسید. اگر میان خواسته‌ها تناقضی وجود دارد سر آن گفتگو کنید و با گفتگو با کودکان تلاش کنید به جمع‌بندی یک روز عالی برای همه برسید. این کار با کوتاه آمدن هر کودک از برخی خواسته‌هایش امکان‌پذیر است. در آخر تقسیم مسئولیت کنید تا هر کس مسئولیتی را برای ساختن یک روز عالی برای همه به عهده بگیرد.

«یک روز عالی» برای هر نفر

این فعالیت هم برای خانواده و هم مراکز آموزشی مناسب است. از هر فرد (اعضای خانواده و کودک یا مربی و کودکان) ویژگی‌های یک روز عالی را بپرسید و بنویسید. سپس یک تقویم درست کنید (مثلا روزهای هفته در مهدکودک یا جمعه‌ها برای خانواده) و یک روز را به هر فرد اختصاص دهید. بین خودتان تقسیم مسئولیت کنید تا همگی تلاش کنید یک روز عالی برای آن فرد در روز مخصوص خودش ساخته شود. فراموش نکنید که خود فرد هم مسئولیت‌هایی داشته باشد. چون خود ما هم در ساخت یک روز عالی برای خودمان نقش داریم.

در طبیعت گنج پیدا کنید!

یک پارک یا یک حیاط پر گل و درخت را در نظر بگیرید. فهرستی از چیزهایی که در این محدوده پیدا می‌شود درست کنید، مانند: گل جعفری زرد، سنگ سه گوش، درخت آلبالوی کوتاه و غیره. فهرست را در اختیار کودکان قرار دهید و از آن‌ها بخواهید مانند جویندگان گنج داخل محوطه بگردند و این موارد را پیدا کنند.

به پیک‌نیک در یک محدوده‌ی طبیعی بروید و سعی کنید یک روز عالی در دل طبیعت همراه با بازی‌های حرکتی و خوراکی‌های خوشمزه برای خود بسازید. فقط یادتان باشد زباله‌ها را جمع کنید و با خود بیاورید تا در سطل مخصوص جمع‌آوری زباله بریزید.

روی سنگ‌ها نقاشی کنید!

برای کودکان توضیح دهید که می‌خواهیم روی سنگ نقاشی کنیم. اما اول باید سنگمان را پیدا کنیم. همراه کودکان به جایی بروید که سنگ‌های با اندازه‌ی مناسب برای نقاشی یافت می‌شود. هر کودک یک یا دو سنگ انتخاب کند و با خود بیاورید. پس از شستن و خشک شدن سنگ‌ها روی آن‌ها نقاشی بکشید.

شناسنامه کتاب:
ناشر
پرتقال
نویسنده
  Lane Smith,   لین اسمیت
برگردان
  • سارا عاشوری
تصویرگر
  •   Lane Smith
  •   لین اسمیت
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: اسفند 97
پدیدآورندگان
  •   لین اسمیت
  •   سارا عاشوری
سال نشر
  1397
راهنمای کتاب:
نگارنده معرفی کتاب:
صفورا زواران حسینی
کلیدواژه:
  • کودکان و جانوران
  • کتاب های طنز برای کودکان

کتاب ماجرای یک روز آفتابی


من صندلی نیستم!

من صندلی نیستم!

من صندلی نیستم!

کتاب «من صندلی نیستم!» داستان زرافه‌ای است که همه او را با صندلی اشتباه می‌گیرند و او تلاش می‌کند جلوی این زورگویی را بگیرد.

زرافه در اولین روزی که وارد جنگل می‌شود انتظار این برخورد را ندارد. همه فکر می‌کنند او یک صندلی است و رویش می‌نشینند. زرافه برای پایان دادن به این وضعیت یک صندلی چوبی می‌سازد، اما باز هم جانوران جنگل و حتی انسان به زرافه بودن او بی‌توجه هستند. تا این‌که یک شیر روی او می‌نشیند. شیر گرسنه است و منتظر است اولین جانوری که می‌بیند را بخورد. زرافه از ترس جانش طاقت می‌آورد، اما آخر سر به شیر هم می‌گوید که یک زرافه است. شیر اما هنوز فکر می‌کند او صندلی است و آن هم یک صندلی سخنگو! و پا به فرار می‌گذارد. در آخر زرافه داستانش را برای دوستانش تعریف می‌کند، در حالی‌که خودش هم بی‌توجه روی لاک‌پشتی که صندلی نیست نشسته است.

درباره نویسنده و مترجم کتاب «من صندلی نیستم!»

«راس بوراک» علاقمند به ترکیب کلمات و تصاویر برای ساخت موقعیت‌های طنزآلود است و به همین خاطر یکی از نویسندگان موفق کتاب‌های کودکان است. بوراک به زرافه‌ها علاقه‌ زیادی دارد و نام اولین کتاب او نیز «زرافه‌ای در سوپ من» بوده است.

«رضی هیرمندی» از نویسندگان و مترجمان شناخته شده‌‌ ایرانی است. رضی هیرمندی کتاب‌های طنز متنوعی را برای کودکان ترجمه کرده است.


«اولین روزی که زرافه به جنگل رفت حس کرد یک جای کار مشکل دارد … »

از خطوط آغازین کتاب پیداست با «مشکلی» روبرو خواهیم شد و باید به دنبال «راه حل» باشیم. مشکلی ساده اما عجیب! حیوانات جنگل زرافه را با صندلی اشتباه می‌گیرند و هرکسی می‌آید تالاپ روی کمر او می‌نشیند! نه تنها حیوانات که حتا آدمیزاد که فکر می‌کردیم از همه جانداران باهوش‌تر است هم این زرافه خال‌خالی را برای هماهنگ کردن با سایر اجزای خال‌خالی خانه‌اش صندلی می‌کند.

چاره چیست؟ چطور زرافه خال‌خالی زرد که گوش دارد چشم دارد شاخک دارد به بقیه بفهماند او کیست و صندلی نیست؟

مفاهیم اصلی

  • من /کیستی/هویت
  • سوتفاهم
  • اعتراض
  • تفاوت
  • شباهت
  • ترس
  • فرار
  • راه‌حل
  • پذیرش
  • دفاع

تکنیک‌های کاربردی

  • مساله‌یابی
  • خودبیانگری
  • پیشنهاد گزینه الترناتیو
  • ارائه شواهد
  • گفتگو
  • حل مساله

والدین بسیاری گله دارند که فرزندانشان بلد نیستند از «حق خود دفاع کنند» هر بلایی سرشان بیاید زبان به اعتراض باز نمی‌کنند و منفعلانه با رخدادها مواجه می‌شوند. عدم شناخت احساسات و دنیای شخصی «من» باعث می‌شود تا در دنیای «جنگل» گونه هر نوع سوتفاهمی پیش بیاید. نقش‌هایی به کودک تحمیل شود که بعد از مدتی با پذیرش او هم همراه خواهد شد حالا ما با زرافه‌ای همراه هستیم که می‌داند: «من کی هستم» اما نمی‌داند چطور به بقیه بفهماند: «من صندلی نیستم» برای حرکت از «شناخت خود» به «مراقبت از خود» نیازمند توسعه تکنیک‌های شناختی هستیم. از جمله غنای اعتماد به نفس و حرمت نفس کودکان.

زرافه قصه مسیرهای مختلفی را می‌رود اعتراض زیر لبی تا فریاد زدن، ساختن صندلی و نشان دادن تفاوت آن با خودش و حتا فرار از دست اشتباه‌گیرندگان. اما دقیقا زمانی که احساس ترس از شیر و موقعیت خطرناک را می‌شناسد و با همه وجود زرافه بودنش را فریاد می‌زند اتفاق اصلی رخ می‌دهد.

اما این چرخه قرار نیست پایان یابد و درست زمانی که زرافه قصه خنده‌دارش را برای دوستانش تعریف کند خودش به جای تخته سنگ روی لاک پشت نشسته و باز نقطه سر خط و این بار شاید قصه لاک پشت کوچولو ادامه ماجراهای جنگل بشود.

از مهم‌ترین ایده‌هایی که به سادگی در کتاب «من صندلی نیستم» بدان پرداخته شده این است که صرفا آگاهی از امری باعث جلوگیری از سوتفاهم‌های دیگران نخواهد شد و برای رفع مشکلات ناشی از این سو تفاهم‌ها باید از ابزارهای مختلفی استفاده کرد و بیش از هر کسی یا هر چیزی به خود اتکا کرد و هر کدام از ما می‌توانیم سو تفاهمی برای یک نفر دیگر ایجاد کنیم .

نگاه چرخه‌ای به فرایند ایجاد مشکلات و حل آن‌ها به جای نگاه خطی و حل مساله‌ای با پایان شاد از مهم‌ترین تکنیک‌های پرورش قصه است.

کاربردها و فعالیت ها

یک. گفتگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

  • چرا دوستان زرافه او را با صندلی اشتباه می‌‌گرفتند؟ آیا تا به حال شده است کسی از شما کاری بخواهد انجام دهید که دوست ندارید؟ آیا تابه‌حال کسی به شما زور گفته است؟
  • آیا زرافه از این‌که با صندلی اشتباه گرفته میشد خوشحال بود؟ برای درست کردن این شرایط چه تلاش‌هایی کرد؟ اگر کسیبه شما زور بگوید، چه واکنشی نشان می‌دهید؟
  • آیا زرافه خودش حواسش بود که به کسی زور نگوید؟

دو. صندلی بسازید!

از کودکان بخواهید یک صندلی طراحی کنند و بسازند. مواد اولیه‌ی مختلف مانند تکه‌های چوب، چوب بستنی، سنگ و غیره در اختیار کودکان قرار دهید.

سه. طراحی با خال خالی‌ها
شخصیت انسان در کتاب زرافه را به خانه برد چون فکر می‌کرد با دکور خال‌خالی خانه‌اش جور است. منظره یک اتاق و ماژیک یا مدادرنگی‌های رنگارنگ در اختیار کودکان قرار دهید تا به سلیقه‌ی خود یک اتاق خال‌خالی بسازند.

چهار. پیدا کرد خال‌خالی‌ها
از کودکان بخواهید اطراف خود را بگردند و هر وسیله‌ی خال‌خالی که دارند را پیدا کنند و در یک برگه بکشند.
پنج. بازی با متن کتاب
کلمه‌ها در متن کتاب گاهی کوچک و گاهی بزرگ هستند یا شکل نوشتاری‌شان متفاوت است. نویسنده با این تفاوت‌ها به ما نشان می‌دهد که هر کلمه را چه‌طور باید بخوانیم، با صدای بلند، معمولی یا غیره. این موضوع را برای کودکان شرح دهید و سپس همراه کودکان خواندن کلمه‌ها را مانند یک بازی تمرین کنید.

شناسنامه کتاب:
ناشر
پرتقال
نویسنده
  Ross Burach,   راس بوراک
ویراستار
  •   شبنم حیدری پور
برگردان
  • رضی هیرمندی
تصویرگر
  •   Ross Burach
  •   راس بوراک
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: فروردین 98
پدیدآورندگان
  •   راس بوراک
  •   رضی هیرمندی
  •   شبنم حیدری پور
سال نشر
1397
راهنمای کتاب:
نگارنده معرفی کتاب:
صفورا زواران حسینی, سحر سلطانی
کلیدواژه:
  • صفورا زواران حسینی
  • سحر سلطانی
  • کودکان و اعتماد به نفس
  • کودکان و خودشناسی
  • کودکان و دفاع از حق خود
  • کتاب های طنز برای کودکان

کتاب من صندلی نیستم!


شاید سیب باشد

شاید سیب باشد

شاید سیب باشد

کتاب «شاید سیب باشد» داستانی پسرکی است که بادیدن یک سیب بر روی میز یک سری از پرسش‌ها در ذهنش شکل می‌گیرد.

کتاب «شاید سیب باشد» اولین جلد از مجموعه کتاب‌های فیلسوف کوچک است که با هدف تقویت روحیه‌ پرسشگری و رشد تفکر خلاق در کودکان نوشته شده است. جلد دوم این مجموعه «می‌توانم یک من دیگر بسازم؟» است.


در برنامه فلسفه برای کودکان ( p4c) مباحث هستی شناسی (Ontologie) یعنی بحث و گفت‌وگو درباره وجود و حقیقت «چیزها» و ارتباط آنهاست. شناخت و درک و تحلیل شباهت‌ها، تفاوت‌ها و سلسله مراتب و گروه‌هایی که آن «چیز» بدان منتسب است.

پرسش‌های اساسی وجودشناسی فلسفه‌ورزانه که تسهیلگران با کودکان و نوجوانان طرح می‌کنند مواردی است مانند:

آن «چیز» چیست؟

از کجا بدانم وجود دارد؟

در کدام دسته‌ها می‌توانم قرارش بدهم؟

به وجود چه چیزهای دیگری معنا می‌بخشد؟

در چه حالات مختلفی از «چیزها» وجود دارد.

و…

در کتاب «شاید سیب باشد» نوشته شینوسکه وشی‌تکه و ترجمه رضی هیرمندی، در همین ابتدا سه کلمه کلیدی داریم: شاید، سیب، باشد. (احتمال/ چیز/ وجود داشتن)

راوی ماجرا از مدرسه به خانه می‌آید و چیزی روی میز می‌بیند که نظم همیشگی و ساکن را به‌هم‌ریخته، متعجب می‌شود. «ها! این دیگه چیه؟» و سوالات فیلسوفانه از همان ابتدا یقه مخاطب را می‌گیرد. روی میز یک سیب است. «از کجا معلوم سیب باشه؟»

تخیل نویسنده در تقریر احتمال «چیز دیگر» بودن شگفت‌انگیز است. در مرز بین واقعیت و خیال «چیزهای» قرمز و گرد و خوردنی و شگفت‌انگیز دیگری را طرح می‌کند. ها! کار سخت شد. چالش‌هایی در مرز بین «وجود داشتن و نبودن سیب» شاید یک تخم مرغ سیبی، یک آدم فضایی سیبی، توپ سیبی و… نکند احساس داشته باشد. شاید عقل کل و باخبر از همه جا باشد؟ شاید جاسوس کارهای من باشد؟ اصلا اینجا چکار می‌کند؟ صفحه 24 و 25 کتاب سفرهای احتمالی که سیب طی طریق کرده تا به‌دست راوی برسد مصور شده، سفرهایی در دل تاریخ و جغرافیای بشری. در ادامه درک مخاطب از احتمال و مفهوم شاید به چالش کشیده می‌شود: شاید بی‌مزه باشد! شاید خیلی ترش یا خیلی سفت باشد… شاید مثل بادکنک باشد، شاید من را تبدیل به غول کند! و پایان هیجان‌انگیز داستان: حالا فهمیدم چیست؟ خوشمزه است.

یک تجربه ناب بعد از یک فلسفیدن کودکانه که برای تک‌تک ما آشناست.

بسیاری از ما کودکی‌مان را به‌یاد می‌آوریم که در مواجهه با هر امری، حیرتی دل‌انگیز داشتیم. این چیست؟ چطور ساخته شده؟ چکار می‌کند؟ کجاها می‌رود؟ ما را می‌بیند؟ حس دارد؟ ما می‌خوابیم بیدار می‌شود و حرکت می‌کند ؟… این پرسش‌ها کندوکاو ذهن ما برای درک چیستی جهان‌اند. حرکت در ساحت شیرین خیال‌ورزی با تکیه بر تجربه وجودی جهان.

کتاب «شاید سیب باشد»، اثری استاندارد و فاخر برای هم‌خوانی تسهیلگر یا والدین با کودکان است، تصویرگری ساده اما متمرکز بر مفاهیم به کودک کمک می‌کند فارغ از نقش و رنگ به سراغ مفهوم برود. رضی هیرمندی این کتاب را یکی از بهترین آثاری که تا امروز برای کودکان ترجمه کرده می‌داند و به حق می‌توان با او همدل بود. قوام و توسعه پرسشگری کودکان و جسارت گذر از خیال شخصی به شناخت واقعی هدیه این کتاب برای مخاطب است.

زوایای دید کودک در حین هر پرسش بارها تغییر می‌کند، تصاویر کتاب پتانسیل گسترش پرسش‌های راوی در عالم کودکانه را داراست. هر بار که آن را ورق بزنیم قصه‌ها و نه یک روایت از میان تصاویر سرریز می‌شوند.

کتاب «شاید سیب باشد» راهنمای خوبی است برای کمک به کودکان تا لذت حیرت از عام‌ترین چیزها را بارها و بارها به جان بکشند. لذت پرسیدن، لذت تخیل کردن، لذت کشف کردن و لذت ناب تجربه کردن.

شناسنامه کتاب:
ناشر
افق
نویسنده
  Shinsuke Yoshitake,   شینسوکه یوشی تکه
ویراستار
  •   آتوسا صالحی
برگردان
  • رضی هیرمندی
تصویرگر
  •   Shinsuke Yoshitake
  •   شینسوکه یوشی تکه
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: فروردین 98
پدیدآورندگان
  •   شینسوکه یوشی تکه
  •   رضی هیرمندی
  •   آتوسا صالحی
سال نشر
1396

کتاب شاید سیب باشد


موزی که میخندید

موزی که می‌خندید

موزی که می‌خندید

کتاب «موزی که می‌خندید» قصه پذیرش تفاوت‌های دیگران‌ست و از آن فراتر پذیرش و باور تفاوت‌های شخصی‌مان با دیگران است.

تفاوتی که بعد از پذیرش و باور می‌تواند امکان و فرصتی تازه برایمان فراهم کند و -فراتر از متن کتاب و داستان- حتی اگر مثبت نباشد با پذیرش آن در رفع آن کوشید.

گوریل آبی همیشه عصبانی بود. هیچ دوستی نداشت. یک روز یک موز از درخت می‌کند تا بخورد. موز را تا نیمه پوست می‌کند و تا آستانه دهانش می‌برد، اما چیز عجیبی می‌بیند: موز می‌خندند!

اما یک گوریل عصبانیِ تنها با یک موز خندان و شاد چه کار می‌تواند بکند؟ موزی که دوست دارد تمام روز بازی کند، خسته شد چرت بزند، قایم باشک بازی کند و به هر جا سرک بکشد.

گوریل حواسش به موز عجیب و غریبش هست، باهاش بازی می‌کند و اگر سر راه‌شان یک پوست موز افتاده باشد -چه تصویری می‌تواند برای یک موز وحشتناک‌تر باشد؟- جلوی چشم‌های موزش را می‌گیرد، اما اگر گوریل‌های دیگر او را با این موز خندان ببینند چه؟ حتما می‌خندند، ریسه می‌روند و می‌گویند چقدر خنده‌دار، یک گوریل با یک موز دوست شده!

آن‌ها اگر چه موز را دیده‌اند اما موز خندان و بازیگوش ندیده‌اند و اگر هم می‌بینند آن را نپذیرفته‌اند. گوریل آبی اما موز عجیبش را پذیرفته و باور کرده، پس راه می‌افتد و می‌رود. می‌رود جایی که با موزش تنها زندگی کند. شاید جایی که یک اتفاق شیرین در انتظارش نشسته!

گوریل آبیِ کتاب «موزی که می‌خندید» حتما تا حالا بیش از هزار موز خورده، اما وقتی هزار و یکمی را پوست می‌کند وقفه‌ای ناگهانی در زندگی روزمره‌اش پیش می‌آید. موزی که می‌تواند تا چند ثانیه دیگر نباشد گوریل آبی عصبانیِ تنها را با لبخندش به فکر وامی‌دارد و سرنوشت تازه‌ای برایش رقم می‌زند.

حسن موسوی تصویرگر و طراح داستان «موزی که می‌خندید» گوریل عصبانی و تنهای ابتدای کتاب را با رنگ‌های تیره و فیگوری نیم‌رخ که سهم عمده صفحه را گرفته، به تصویر کشیده و با فریم‌ها و تصاویر میانی جذاب و روایتگر که با داستان موجز و فروتن حمیدرضا شاه‌آبادی کامل شده، با تصویر گوریلی تمام‌رخ و شاد که سهمی همانند دیگر شخصیت‌های داستان در صفحه دارد، کتاب را به انتها می‌رساند.

کتاب «موزی که می‌خندید» در سال 1395 در نشر افق چاپ و موفق به دریافت 5 نشان لاک پشت پرنده شده است.

درباره نویسنده کتاب «موزی که می‌خندید»

حمیدرضا شاه آبادی، نویسنده و پژوهشگر است. او که در دانشگاه در رشته تاریخ خوانده است در بیشتر داستان‌هایش نگاهی تاریخی دارد. لالایی برای دختر مرده، وقتی مژی گم شد، اعترافات غلامان از آثار او برای کودکان و نوجوانان است.

شناسنامه کتاب:
ناشر
افق
نویسنده
  حمیدرضا شاه‌آبادی
تصویرگر
  •   حسن موسوی
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: اردیبهشت 98
پدیدآورندگان
  •   حسن موسوی
  •   حمیدرضا شاه‌آبادی
سال نشر
  1395
راهنمای کتاب:
نگارنده معرفی کتاب:
گروه کتابشناسی کتابک
کلیدواژه:
  • کودکان و پذیرش خود
  • کودکان و پذیرش دیگری

کتاب موزی که می‌خندید