سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پارهوقت

خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره‌وقت

خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره‌وقت

شرمن الکسی در کتاب «خاطرات صد در صد واقعی یک سرخ‌پوست پاره‌وقت»، زندگی واقعی‌ش را دستمایه قرار داده و جهانی شگفت و تامل‌برانگیز آفریده است و با طنزی یگانه، خوانندگان سنین مختلف را به گریه و خنده وامی‌دارد. جونیور، کاریکاتوریست نوجوان در اقامتگاه سرخپوستان زندگی می‌کند. او با گرفتاری‌های جورواجور جسمی به دنیا آمده است و در طول داستان به دنبال هویت خویش می‌گردد.

اطرافیانش – به جز دوست یک دل و یک رنگ او- مرتب آزارش می‌دهند. او که همیشه به دنبال یافتن پاسخی برای سوال‌هایش است تصمیم سختی میگیرد و به قصد آموزش بهتر، اقامتگاه را ترک می‌کند و به مدرسه‌ای تمام سفید پوست در شهرک مجاور می‌رود. قوم و قبیله‌اش به او که نخواسته است هم‌رنگ جماعت باشد لقب خائن می‌دهند و و از طرفی دیگر به سختی مورد پذیرش جامعه‌ی سفیدپوست قرار می‌گیرد. جونیور سرانجام با غلبه بر نقاط ضعف خود و به شیوه‌ایی خلاقانه هویت خود را خلق و بازآفرینی می‌کند. ریتم سریع کتاب، ترجمه‌‌ی خوب و کاریکاتورهای هماهنگ با موضوع داستان، از جمله ویژگی‌های کتاب است و خواندن آن را برای مخاطب ـ در هر گروه سنی ـ لذت‌بخش می‌کند. این کتاب در فهرست منتخب آثار گروه بررسی رمان بزرگسال شورای کتاب کودک قرار دارد.

درباره‌ی نویسنده و کتاب خاطرات صد در صد واقعی یک سرخ‌پوست پاره‌وقت:

شرمن جوزف الکسی جونیور (زاده‌ی هفتم اکتبر 1966) معروف به شرمن الکسی، نویسنده، شاعر، فیلم‌ساز و فیلم‌نامه‌نویس معاصر آمریکایی است. او از سرخ‌پوست‌های اسْپوکِین یا اسپوکَن ـ دومین شهر بزرگ ایالت واشنگتن ـ است.

کتاب «خاطرات صد در صد واقعی یک سرخ‌پوست پاره‌وقت» درباره‌ی تجربه‌ی زندگی سرخ‌پوست‌های آمریکایی است. شرمن الکسی در این کتاب، در جایی به این جمله‌ی تولستوی اعتراض دارد که گفته است: «در همه جای دنیا خوشبخت‌ها شبیه هم هستند، اما بدبخت‌ها هر کدام بدبختی خود را دارند.» شرمن الکسی می‌گوید که آقای تولستوی اینطور نیست، نود درصد سرخ‌پوستان به خاطر مصرف الکل می‌میرند بنابراین بدبختی همه‌ی آن‌ها یکی است.»

گزیده‌هایی از کتاب
  • وقت‌هایی هست که آدم آخرین چیزی که می‌خواهد بشنود حقیقت است.
  • هر کتاب یه رازه و اگه هر کتابی ‌و که تا حالا نوشته شده بخونی به این می‌مونه که یه راز عظیمو خونده باشی.
  • برای این که آدم بزرگی بشی باید رویاهای بزرگ داشته باشی.
  • می‌دانید شنیدن «تو می‌تونی» از زبان یک بزرگسال چه هیجانی دارد؟ می‌دانید شنیدن این حرف از زبان هر کسی چه هیجانی دارد؟ یکی از ساده‌ترین جمله‌های دنیاست که دو کلمه هم بیش‌تر ندارد، اما همین دو کلمه وقتی کنار هم قرار می‌گیرند به نیرومندترین کلمات دنیا تبدیل می‌شوند.
  • به دوستان خوب بیش‌تر از رؤیاهای مالامال از شهوت احتیاج دارم.
  • فقیر بودن چیز خیلی گندی است. این‌هم که آدم احساس کند یک‌جورهایی حقش است فقیر و بیچاره باشد گند است. آدم یواش‌یواش باورش می‌شود که به‌خاطر این فقیر شده که زشت و کودن است. بعد باورش می‌شود که به خاطر این زشت و کودن است که سرخ‌پوست است. و حالا که سرخ‌پوست است باید قبول کند سرنوشتش این است که فقیر باشد. دورِ زشت و باطلی است. کاریش هم نمی‌شود کرد. نداری نه به آدم قوت و قدرت می‌دهد، نه درس استقامت. نه، نداری فقط به آدم یاد می‌دهد که چه‌طور با فقر زندگی کند.
  • یک‌بند کاریکاتور می‌کشم.کاریکاتور پدر و مادرم، خواهر و مادربزرگم، بهترین دوستم راودی و هر کسی که توی قرارگاه هست. می‌کشم چون کلمات، خیلی بوقلمون صفت‌اند. می‌کشم چون کلمات خیلی‌خیلی محدودند. اگر به انگلیسی یا اسپانیایی یا چینی یا هر زبانِ دیگری حرف بزنید و بنویسید، فقط درصد معینی از آدم‌ها منظورتان را می‌فهمند اما وقتی تصویری می‌کشید، همه می‌توانند منظورتان را بفهمند. اگر کاریکاتور گلی را بکشم، هر مرد و زن و کودکی توی دنیا نگاهش می‌کند، می‌گوید: «این گُله.» پس تصویر می‌کشم چون می‌خواهم با مردم دنیا حرف بزنم و می‌خواهم مردم دنیا به حرفم توجه کنند. وقتی قلم توی دستم است احساس می‌کنم آدم مهمی هستم. احساس می‌کنم وقتی بزرگ شدم شاید آدم بزرگی بشوم. مثلاً یک هنرمند مشهور. شاید هم یک هنرمند ثروتمند. برای من این تنها راه ثروتمند شدن و مشهور شدن است.
  • قبلنا فکر می‌کردم دنیا از رو قبیله‌ها تقسیم می‌شه. قبیله‌ی سیاها و قبیله‌ی سفیدا. قبیله‌ی سرخ‌پوستا و قبیله‌ی سفیدپوستا. ولی حالا می‌فهمم درست نیس. دنیا فقط به دو تا قبیله تقسیم می‌شه: قبیله‌ی آدمایی که بی‌شعورن و قبیله‌ی آدمایی که بی‌شعور نیستن.
شناسنامه کتاب:
نویسنده
  Alexie Sherman ,   آلکسی شرمن
برگردان
  • رضی هیرمندی
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: دی 96
پدیدآورندگان
  •   آلکسی شرمن
  •   رضی هیرمندی
سال نشر
  چاپ اول 1392
 
راهنمای کتاب:
کلیدواژه:
  • نوجوانان و ادبیات گذار
  • نوجوانان و ادبیات ضد نژادپرستی
  • نوجوانان و صلح
  • نوجوانان و ادبیات طنز

کتاب خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره‌وقت


مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

در پشت جلد کتاب می‌‌‌خوانیم: یوناسُن رمان خود را کتابی توصیف کرده که به نحوی هوشمندانه بسیار ابلهانه است و آلن، قهرمان رمانش، را منِ دیگر خود می‌‌‌بیند. بارها دست به دامن او شده تا از پنجره فرار کند و زندگی‌‌‌اش را از بیخ و بن تغییر بدهد.

کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » رمانی است سرراست و مفرح و شگفت‌‌‌انگیز و گاه حتی قهقهه‌آور که با هوشمندی و تخیلی غنی شخصیت اصلی‌‌‌اش را ناخواسته در میانه مهم‌‌‌ترین رخدادهای تاریخی قرار می‌‌‌دهد. آلن کارلسن سرحالِ سهل‌‌‌گیر و «باری به هر جهت» نمونه‌‌‌ای به یادماندنی به دست می‌‌‌دهد که «هیچ وقت برای شروع دیر نیست.»

آلن کارلسن پیرمردی صد ساله است که در خانه‌‌‌ی سالمندان زندگی می‌‌‌کند. او تصمیم می‌‌‌گیرد در روز جشن تولدش از پنجره فرار کند. در ایستگاه قطار با جوانی روبه‌‌‌رو می‌‌‌شود که از او درخواست می‌‌‌کند مراقب چمدانش باشد تا به دستشویی برود و برگردد اما اتوبوس سر می‌‌‌رسد و جوان هنوز در دستشویی است، پس آلن با چمدان راهی سفر می‌‌‌شود، سفری پرماجرا.

کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » داستانِ پرماجرا و جذابی دارد و در دو بخش، به صورت یکی در میان، روایت می‌شود. راوی در یک بخش به ماجراهای آلن بعد از فرار و در بخش دیگر به زندگی آلن ـ از تولد به بعد ـ می‌پردازد. زبان اثر طنز است و سرنوشت قهرمان قصه، آلن کارلسن، با اتفاقات واقعی تاریخی پیوند می‌خورد.

با روایت زندگی آلن، تاریخ نیز مرور می‌‌‌شود و نویسنده با لحنی طنز و به صورت اتفاقی آلن را در برخورد با رهبران سیاسی دنیا و رویدادهای مهم تاریخی قرار می‌‌‌دهد. رهبرانی چون: ترومن، چرچیل، مائو، استالین، فرانکو، کیم ایل سونگ و حوادثی مثل ساخت بمب اتم، جنگ‌های داخلی اسپانیا، جنگ بین دو کره و انقلاب چین. آلن در زندگی پرماجرای خود ناخواسته به ایران می‌‌‌آید؛ سفری که با برگزاری کنفرانس تهران و حضور چرچیل مصادف می‌‌‌شود. هرچند رویدادهای قصه چندان واقعی و منطبق با وقایع تاریخی نیست ولی نویسنده با اشاره به وقایع و شخصیت‌‌‌های تاریخی مروری می‌‌‌کند بر آنچه در قرن بیستم بر بشریت گذشته است. نویسنده در این اثر همه چیز رفتار و کردار رهبران جهان، فلسفه، کتاب مقدس و حتی زندگی روزمره‌‌‌ی انسان‌‌‌ها ـ را به طنز می‌گیرد و دنیایی تخیلی، شگفت‌‌‌انگیز و توام با سرخوشی می‌‌‌سازد. همه چیز در کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » براساس اتفاق پیش می‌‌‌رود اتفاق‌هایی که افراد در پیدایش آن‌ها، نقشی ندارند ولی برخورد شخصیت‌‌‌های قصه و نگاه خونسرد و آسان‌‌‌گیر آن‌‌‌ها زندگی و سختی‌‌‌هایش را قابل تحمل می‌‌‌کند.

نویسنده در کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » نگاهی جبرگرا به زندگی و رویدادهای آن دارد ولی انسان را مخیر می‌‌‌داند که در برابر رویدادهایی که خود نقشی در ایجادشان ندارد سرخوشانه و سهل‌‌‌گیرانه برخورد کند. این رویکرد شاید بتواند برای انسانِ امروزِ خسته از فشارهای زندگی راه‌‌‌گشا باشد.

کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » با ترجمه‌‌‌ی دیگری از شادی حامدی آزاد توسط انتشارات به‌‌‌نگار منتشر شده است. این کتاب در فهرست منتخب آثار گروه رمان شورای کتاب کودک قرار دارد.

از کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » یک اقتباس سینمایی به کارگردانی فلیکس هرنگرن و بازیگر کمدین سوئدی، رابرت گوستافسن، نیز شده است.

درباره‌‌‌ی نویسنده کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد »

یوناس یوناسن در سال 1961 در جنوب سوئد به دنیا آمد. او که نوشتن را با روزنامه نگاری آغاز کرد با این رمان به شهرت جهانی رسید. کتاب « مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » به بیش از سی و پنج زبان ترجمه شده است و میلیون‌‌‌ها نسخه از آن به فروش رفته است.

 

گزیده‌هایی از کتاب
  • پدر آلن، با عمل به همین پند، قطعا روزی که مشتش را حواله یک مسافر معصوم کرد و بابت همین بلافاصله از راه‌آهن کشوری اخراجش کردند کاملا هوش و حواسش سرجایش نبود. همین هم مادر آلن را برآن داشته بود که کلام حکمت‌‌‌آمیز خودش را به پسرش بگوید: از آدم‌های مست برحذر باش، آلن. این کاری است که من باید می‌کردم.
  • مادر آلن آهی خش‌‌‌دار کشید و این نهایت عزاداریش بود. با لحنی فلسفی به آلن گفت که «کاری است که شده و از آن به بعد هرچه قرار باشد پیش بیاید پیش می‌‌‌آید.»
  • انتقام چیز خوبی نیست. انتقام انگیزه‌‌‌ی حقیری است برای ادام? زندگی.
شناسنامه کتاب:
ناشر
نیلوفر
نویسنده
  Jonas Jonasson ,   یوناس یوناسن
برگردان
  • فرزانه طاهری
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: دی 96
پدیدآورندگان
  •   یوناس یوناسن
  •   فرزانه طاهری
سال نشر
  چاپ دوم 1393
 

کتاب مرد صد ساله‌‌‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد


شاهزاده شیر و راز گل سرخ

شاهزاده شیر و راز گل سرخ

شاهزاده شیر و راز گل سرخ

کتاب « شاهزاده شیر و راز گل سرخ » بازآفرینی است از داستان « دیو و دلبر» با حال و هوایی شرقی و ایرانی. نویسنده بر این باور است که در بسیاری از کتاب‌ها نوشته شده است که داستان دیو و دلبر برگرفته از افسانه‌های کشور فرانسه است، اما او با توجه به نقش شیر و باغ و گل سرخ و عشق در آن تردیدی ندارد که این داستان ریشه در افسانه‌های ایرانی دارد؛ چه از ایران آغاز شده باشد چه نشده باشد.

هر سال، در روز عید قربان، جشن بزرگی در سراسر ایران برگزار می‌شود. شاه و کسانی ‌که به حکومت وابسته‌اند در این روز حیوانی را قربانی می‌کنند. کیومرث، دوست و خدمتکار اوراسمین، شاهزاده‌ی ایرانی، شتر ماده‌ی کوچکی را برای قربانی کردن انتخاب کرده ‌است. هنگامی که آن‌ها شتر را برای قربانی کردن آماده می‌کنند، متوجه جای زخمی بر کوهان شتر می‌شوند. جای زخم را با حنا می‎‌پوشانند و شتر را برای قربانی شدن آماده می‌کنند.

با این کار یک پری، اوراسمین را افسون و به یک شیر تبدیل می‌کند تا در شکارگاه سلطنتی، به دست پدرش کشته شود. اوراسمین برای این که بتواند به کالبد انسانی‌اش برگردد، باید عشق حقیقی را پیدا کند. کتاب « شاهزاده شیر و راز گل سرخ » داستان این جست وجوست.

کتاب « شاهزاده شیر و راز گل سرخ » مناسب برای گروه سنی بالای 13 سال و بلندخوانی است.

درباره‌ نویسنده کتاب « شاهزاده شیر و راز گل سرخ »

دونا جو ناپلی نویسنده کتاب‌های کودکان، نوجوانان و کتاب‌هایی در زمینه‌ی زبان‌شناسی است.

در سال 1937 دکترای زبان‌های رومی و دکترای خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. او از آن زمان تاکنون کتاب‌ها و مقالات متعددی در زبان‌شناسی نوشته و در دانشگاه‌های مختلف آمریکا تدریس کرده‌است. دونا جو ناپلی اکنون استاد تمام وقت دانشگاه است و در عرصه ادبیات کودک و نوجوان جوایز بسیاری را برده است. از دنا جو ناپلی افزون بر کتاب « ‌شاهزاده شیر و راز گل سرخ » کتاب‌های « رودخانه تمساح » و « درآمدی بر معنی‌شناسی » زبان به فارسی ترجمه شده‌اند.

 

 

 

گزیده‌هایی از کتاب

کنار آب زانو می‌زنم و به آن نگاه می‌کنم. مردم سرزمین من از پریانی حرف می‌زنند که می‌توانند بدخواه یا خیرخواه باشند. زرتشتیان معتقدند که پریان بدخواه انسان‌های بداندیش را تنبیه می‌کنند و پریان خیرخواه به یاری انسان‌های پاک سرشت می‌شتابند. البته من اعتقادی به باورهای زرتشتی ندارم، اما حتی قرآن هم از جن حرف زده است؛ موجوداتی که به شکل خودشان قابل رویت نیستند و به اشکال دیگر در می‌آیند. قرآن کلام خداوند یکتاست که جبرائیل از سوی او بر آخرین پیامبر، حضرت محمد (ص) نازل کرده است. اجنه همواره در اطراف ما پرسه می‌زنند و بسیاری از آنان از موجودات روی زمین حمایت می‌کنند. از تصویر توی آب پرسیدم: «تو حامی شتر بودی؟»
پاسخ داد: «دیدی که چقدر ناتوان عمل کردم.»
زمزمه می‌کنم: «متاسفم.»
- تو حیوانی را قربانی کردی که می‌دانستی زخم خورده است. خط باریک زخمی را که شتر بر کوهان داشت، می‌بینم. نفسی می‌کشم و می‌گویم: «بله. متاسفم.»
- هر که خربزه می‌خورد، باید پای لرزش هم بنشیند.
به سرعت می‌گویم: «نه.» در دلم فکر می‌کنم با کیومرث نه، خواهش می‌کنم با کیومرث کاری نداشته باش و ادامه می‌دهم: «کسی که با وجود دیدن جای زخم تصمیم به قربانی کردن شتر گرفت، من بودم. من مسئولم. فقط من.»
لب شتر دوباره بالا می‌رود و می‌گوید: «همینطور است. تو با کسی مشورت نکردی. تو شاهزاده ای.»
با سر تائید می‌کنم و می‌گویم: «هیچ کس دیگری مقصر نیست.»
-اوراسمین، تو امتحان پس دادی. امتحانی شاهوار، و رد شدی.
درد و هراس وجودم را پر می‌کند. گفتم: «پس از این، قرآن را با دقت بیشتری می‌خوانم. تمام آیات را از حفظ می‌کنم. من...»
- توهیچ چیز سرت نمی‌شود. اصول دین را یک بار دیگر برای خودت بگو.
- دارم می‌گویم.
فردا پدرت تو را خواهد کشت. همان طور که تو شتر را کشتی. امروز از دانستن این مطلب عذاب بکش. همان طور عذاب بکش که شتر کشید.

شناسنامه کتاب:
ناشر
پیدایش
نویسنده
  Donna jo Napoli,   دانا جو ناپلی
برگردان
  • حسین ابراهیمی (الوند)
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: بهمن 96
پدیدآورندگان
  •   دانا جو ناپلی
  •   حسین ابراهیمی (الوند)
سال نشر
  چاپ سوم 1387
 
راهنمای کتاب:
کلیدواژه:
  •   نوجوانان و مفهوم عشق
  •   نوجوانان و بازآفرینی از قصه ها
  •   نوجوانان و خودشناسی

کتاب شاهزاده شیر و راز گل سرخ


باران مرگ

باران مرگ

باران مرگ

کتاب «باران مرگ» داستانی است درباره‌ی انفجار نیروگاه هسته‌ای گرفن‌راین‌فلد در آلمان. اصل این کتاب به زبان آلمانی نوشته شده‌است و حسین ابراهیمی الوند آن را از انگلیسی به فارسی برگردانده است. داستان «باران مرگ» به مخاطبان هشدار می‌‌دهد که این باور که صنعت هسته‌ای متکی به شگفتی‌های فنی است و شکست نمی‌خورد، چیزی جز بی‌اعتنایی غیرمسئولانه و غیرانسانی نیست.

در روز انفجار نیروگاه هسته‌ای گرفن‌راین‌فلد، یانا 14 ساله به همراه برادر کوچکش در شهر تنها هستند. یک روز قبل از حادثه مادر و کای کوچولو به همراه پدر برای انجام کاری به اِشواین‌فورت می‌روند و مراقبت از الی را به یانا می‌سپارند.

صبح روز انفجار یانا و الی مانند هر روز در مدرسه‌هایشان هستند که ناگهان صدای آژیر در هوا می‌پیچد.

مدرسه تعطیل می‌شود و یانا خیلی سریع راه خانه را پیش‌ می‌گیرد تا خود را به الی برساند. خیابان‌ از هجوم ماشین‌ها بند آمده است. پلیس از ساکنان اشلیتز می‌خواهد هرچه سریع‌تر خود را به خانه برسانند و همه‌ی تهویه‌ها و هواکش‌ها را خاموش کنند و فقط از غذاهای کنسرو شده و بسته‌بندی استفاده کنند. ولی مردم برای درامان ماندن از از باران ابر رادیواکتیو سعی می‌کنند با ماشین شخصی یا هر وسیله‌ی دیگری از شهر خارج شوند.

یانا و الی تصمیم می‌گیرند در زیرزمین خانه پناه بگیرند. ولی مادر به آن‌ها زنگ می‌زند و از آن‌ها می‌خواهد که هرچه سریع‌تر با یکی از همسایه‌ها شهر را ترک کنند. اما همسایه‌ها خانه‌هایشان را ترک کرده‌اند. برای همین الی و یانا تصمیم می‌گیرند با دوچرخه‌شان شهر را ترک کنند.

کتاب « باران مرگ » داستانی است درباره‌ی انفجار نیروگاه اتمی گرفن‌راین؛ انفجاری که زندگی بسیاری از مردم از جمله یانا و خانواده‌اش را تحت تاثیر قرار ‌می‌دهد. کسانی که جایگاه شغلی و مالی مناسب دارند پیش از بقیه باخبر می‌شوند و شهرهای آلوده را ترک می‌کنند. و آن‌هایی که توانایی لازم را ندارند، به علت نبود مدیریت بحران جان عزیزان‌ یا خودشان را از دست می‌دهند و یا پس از حادثه نادیده گرفته می‌شوند تا در انزوا از بین بروند.

این کتاب، مناسب گروه سنی 13 سال به بالا است و برای بلندخوانی مناسب است.

کتاب « باران مرگ » برنده‌ی جایزه‌ بهترین کتاب کودک و نوجوان آلمان در سال 1988 و ترجمه‌ی آن، کتاب ویژه‌ی شورای کتاب کودک در سال 1377 شده ‌است.

درباره‌ نویسنده کتاب « باران مرگ »

گودرون پاوسه وانگ نویسنده‌ای آلمانی است که بیشتر برای کودکان و نوجوانان می‌نویسد. او 86 رمان نوشته است که در بعضی از آن‌ها به نگرانی‌های ناشی از آثار زیست‌محیطی نیروگاه‌های هسته‌ای و در بعضی دیگر به وضعیت مردم کشورهای جهان سوم به ویژه آمریکای جنوبی پرداخته است. او جوایز بسیاری از جمله نشان شایستگی جمهوری آلمان را از آن خود کرده است. کتاب‌های او به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است. به جز « باران مرگ »، کتاب‌های «آخرین کودکان شونبورن»، «آل پانتانو و شهر رویاها»، «خانواده کالدرا، «آنجلیتو (دری به سوی باغ زامبرانوس)» نیز به فارسی ترجمه شده است.

گزیده‌هایی از کتاب

یانا به طور غریزی به سمت جنوب دویده بود. هیچ‌کس به آن‌سو نمی‌رفت اما از آن‌سو صدها چهره‌ی وحشت زده به سمت او در حرکت بودند. توفان تکه‌های سرگردان کاغذ را در هوا می‌چرخاند، درختان را خم می‌کرد، آن‌ها را به ناله وا می‌داشت و گیسوان بلند و زیبای یانا را در اطراف صورتش پریشان می‌کرد.
اکنون یانا فقط کشتزار کلم‌قمری را می‌دید و در زیر تاریکی ابر توفان‌زا، به سوی تابش زرد و خیره‌کننده‌ی آن می‌دوید. بدون شک الی مثل سگی که به دنبال اتومبیل دویده بود، مثل کوکوی پدربزرگ، در میان کشتزار قوز کرده بود و نمی‌دانست چرا به حال خود رهایش کرده‌اند. حتما الان از ترس آسمان سیاه و مسموم به گریه افتاده بود و او را صدا می‌کرد. چطور دلش آمده بود او را به حال خود رها کند؟ آن‌هم وقتی مادرش به او اعتماد کرده بود!
توفان همراه رعدوبرق و با تمام قدرت بالای سر او، بالای سر صحنه‌های تصادف، بالای سر پناهندگانی که هراسان و مشوش به دنبال سرپناهی، خانه‌ای، سقفی که آنان را از باران مرگ نجات دهد به هر سو می‌دویدند، می‌غرید.
در آن میان، یانا تنها کسی بود که به دنبال سرپناهی نبود. او فقط به یک‌چیز می‌اندیشید: «کشتزار کلم‌قمری! کشتزار کلم‌قمری!»
یانا در حالی که تا مغز استخوانش خیس شده بود، زیر باران می‌دوید و فریاد می‌کشید: « نترس الی! نترس، من دارم می‌آیم!»

شناسنامه کتاب:
ناشر
پیدایش
نویسنده
  Gudrun Pausewang,   گودرون پاوسه‌وانگ
برگردان
  • حسین ابراهیمی (الوند)
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: بهمن 96
پدیدآورندگان
  •   حسین ابراهیمی (الوند)
  •   گودرون پاوسه‌وانگ
سال نشر
  چاپ دوم 1392

کتاب باران مرگ


الدورادو

الدورادو

الدورادو

داستان « الدورادو » ماجرای مهاجرانی را نقل می‌کند که در جست‌وجوی سعادت و به قیمت دست شستن از زندگی، برای رسیدن به سرزمین رویایی، هرگونه رنج و سختی را به جان می‌خرند. تب مهاجرت و رویای زندگی در اروپا، زنان و مردان بسیاری را وا می‌دارد که در رویارویی با مرگ، بیماری، تشنگی، گرسنگی و برای حفظ بقا، هویت و منش انسانی خود را از دست دهند و به شنیع‌ترین اعمال دست بزنند.

در داستان « الدورادو » این تغییر هویت، از زاویه‌ای دیگر نیز دنبال می‌شود: سالواتوره پیراچی، فرمانده‌ی کشتی، مامور نجات مهاجرانی است که در دام قاچاقچیان انسان گرفتار شده‌اند. او مهاجران را از طوفان و امواج سهمگین دریا نجات می‌دهد ولی باید آن‌ها را به کشورشان بازگرداند. سالواتوره پیراچی که این همه تناقض در رفتارِ خود را تاب نمی‌آورد، برمی‌آشوبد، به گذشته‌اش پشت می‌کند و سرزمین خود را به قصد نامعلومی ترک می‌کند.

داستان « الدورادو » با دو راوی پیش می‌رود: یک بخش از زبان سلیمان، جوانی که برای زندگی بهتر روانه‌ی اروپا است، روایت می‌شود و بخش دیگر را سالواتوره پیراچی، فرمانده‌ی کشتی‌ای که روانه‌ی افریقا است، روایت می‌کند. و سرانجام در بخش پایانی کتاب، این دو در برابر هم قرار می‌گیرند.

نویسنده با بیانی تراژیک، داستان مهاجرانی را به تصویر می‌کشد که با انبوهی از خیال و آرزو سرزمین مادری خود را ترک می‌کنند و در رویای رسیدن به آرمان‌شهر از همه چیز خود می‌گذرند. « الدورادو » روایتگر داستان تلخ تغییر هویت انسانی و دیگر پیامدهای مهاجرت است. موضوعی که مسئله‌ و دغدغه‌ی روز جوانان ماست. داستان « الدورادو » در فهرست منتخب آثار برگزیده‌ی گروه بررسی رمان شورای کتاب کودک قرار گرفته است.

درباره‌ی واژه‌ی « الدورادو »

واژه‌ی « الدورادو » از واژه‌ی ارلانا ریشه گرفته است. ارلانا کشوری خیالی است که مردم آن را در میان آمازون و ارنوک تصور می‌کرده‌اند و گمان بر این بوده که این کشور مملو از معادن طلا است. به مرور واژه‌های « الدورادو » و « نیوالدورادو » با الهام از این افسانه‌های قرون وسطایی به داستان‌ها راه پیدا کرده‌اند. معمولا منظور از این دو واژه، سرزمینی خیالی است که خوشبختی و سعادت در آن جریان دارد.

درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب « الدورادو »

لوران گوده (متولد 6 ژوئیه 1972) نویسنده‌ی فرانسوی، تحصیل‌کرده‌ی رشته‌ی تئاتر است و در سال 2004 برای رمان آفتاب اسکورتا برنده جایزه‌ی گنکور شد. از این نویسنده، کتاب‌های فریادها، دروازه‌‌ی دنیای مرگ، مرگ شاه سونگور، تندباد و آفتاب اسکورتا نیز به فارسی ترجمه شده است.

گزیده‌هایی از کتاب

• چمن‌ها سرسبزند و درخت‌ها پربار، کف جویبارها طلا جاری است و معدن‌های الماس، زیر سقف آسمان، نور خورشید را منعکس می‌کنند. جنگل‌ها از صید زیاد می‌لرزند و دریاچه‌ها پر از ماهی‌اند. همه چیز اینجا شیرین است و زندگی مثل نوازشی سپری می‌شود. الدورادو. فرمانده آنها در عمق چشم‌هاشان این سرزمین رویایی را می‌دید. تا لحظه‌ای که قایق‌شان واژگون شد خواهانش بودند. در این باره آنها ثروتمندتر از من و شما بودند. عمق نگاه ما خشک است و زندگی‌مان کند.
• دیگر هیچ‌وقت برنمی‌گردم. قرار است خیابان‌های زندگی‌مان را ترک کنیم. دیگر از فروشنده‌های این خیابان چیزی نمی‌خریم. دیگر این‌جا چای نمی‌خوریم. این قیافه‌ها به‌زودی مبهم می‌شوند و ناشناس.این‌ جمله‌ها را سلیمان می‌گوید؛ با تلخی ناشی از دلتنگی ترک دیار و شیرینی رویارویی با زندگی آزاد و رها در بهشت آرزوها.
ن ...از بزرگ‌منشی کسانی برخوردار است که دست روزگار بی‌هیچ دلیلی سیلی‌شان می‌زند و با این حال سرپا می‌مانند.
• ...هرچند به‌خاطر چالاک بودنم می‌توانستم رد شوم ولی منفور می‌شدم. سلیمان به حیوان زشتی تبدیل می‌شد که برادرهایش را لگدمال کرده بود. مسلما به همین دلیل بود که سمت ابوبکر رفتم و نجاتش دادم . نه فقط برای نجات او، بلکه برای نجات خودم.
• ... پشت سر ما چیزی برای جا گذاشتن نیست، جز لباس سنگین فقر.
ی ... به نمونه‌هایی فکر کرد که بدن‌ها، روح را پیش از موعد ترک می‌کنند، همه‌ی موجوداتی که به‌خاطر از بین رفتن بدن‌شان می‌میرند اما موردِ او برعکس شده بود. بدنش می‌توانست باقی بماند. او نه پیر بود و نه بیمار. اما روحش خشک شده بود. پس دو راه داشت: باقی ماندن تا وقتی که خودِ بدن کنار بکشد یا رفتن ِ همین حالا. هیچ دردی نداشت. هیچ فریاد یاسی در وجودش نمانده بود. فقط زندگی از او فاصله گرفته بود.

شناسنامه کتاب:
ناشر
چشمه
نویسنده
  Lauren Gaude,   لوران گوده
برگردان
  • حسین سلیمانی‌نژاد
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: بهمن 96
پدیدآورندگان
  •   لوران گوده
  •   حسین سلیمانی‌نژاد
سال نشر
  چاپ اول ? 1389
راهنمای کتاب:
کلیدواژه:
  • نوجوانان و مهاجرت
  • نوجوانان و آرمان‌شهر

کتاب الدورادو