سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کتاب روزهای مرده

کتاب روزهای مرده

کتاب روزهای مرده

کتاب روزهای مرده یک رمان فانتزی است. داستانی انباشته از سحر و جادو، دسیسه و افسون در دنیایی اسرارآمیز. شخصیت اصلی قصه پسر پانزده‌ ساله‌ای است بدون نام و بدون گذشته که در طول داستان پسر نامیده می‌شود. عنوانی که به خوبی، گمنامی و بی‌هویتی پسر را نمایان می‌کند. ولرینِ شعبده‌باز، دختری یتیم به نام ویلو و کپلرِ دانشمند از دیگر شخصیت‌های رمان هستند. داستان از یک شب سرد زمستانی آغاز می‌شود. والرین که شعبده‌باز معروفی است در این روزهای باقی‌مانده‌ی سال باید بهای عهدی که سال‌ها پیش با شیطان بسته است را با مرگ خویش بپردازد.

او در پی نجات خود است اما قدرت افسونگری و جادوگریش توانایی محافظت از او را در مقابل نیروی شیطانی ندارد. والرین می‌خواهد با قربانی کردن پسر ـ که دستیار اوست ـ جان خود را نجات دهد. پسر بی‌خبر از همه چیز، و هم‌چون همیشه، گوش به فرمان والرین است و دستوراتش را اجرا می‌کند. والرین و پسر برای پیدا کردن کتابی که راز زنده ماندن والرین در آن نوشته شده است راهی روستا می‌شوند و ویلو، که دختری زرنگ و باهوش است، در نیمه شب و هنگام کندن قبر در گورستان نیز با آن‌هاست. آن‌ها در تاریکی شب به یک شهر زیرزمینی برمی‌خورند و به سفری قدم می‌گذارند که راه فراری برای آن‌ها نیست ... شخصیت‌های داستان در روزهای پایانی سال هم‌چون سایه‌هایی سرگردان در گوشه و کنار یک شهر قدیمی اروپایی، شهری تاریک و ترسناک، در تکاپوی زنده ماندن هستند.

نویسنده کتاب روزهای مرده با تصویرسازی قوی و خلق فضایی رمزآلود، داستانی مسحورکننده را روایت و خواننده را تا انتها با خود همراه می‌کند. به گفته‌ی نویسنده، روزهای بین کریسمس و سال نو روزهای مرده‌اند، در این روزها اشباح این‌سو و آن‌سو می‌روند و جادو درست زیر سطح زندگی، بی‌صبرانه وول می‌خورد. اتفاق‌های زیادی می‌توانند در روزهای مرده بیفتند.

در باره‌ی نویسنده کتاب روزهای مرده

مارکوس سدویک نویسنده، تصویرگر و موسیقیدان انگلیسی در سال 1968میلادی در ایالت کنت شرقی واقع در جنوب شرقی انگلستان به دنیا آمد. او از سال 1994 شروع به نوشتن کرد. سدویک رمان‌های زیادی برای نوجوانان نوشته است. او هم‌چنین نویسنده‌ی کتاب‌های تصویری و مجموعه‌ای از افسانه‌هاست.

از این نویسنده کتاب روزهای مرده دو کتاب دیگر نیز به فارسی ترجمه شده است. کتاب‌های سقوط سیاه (کتابی است در ادامه‌ی داستان کتاب روزهای مرده) و شش‌ لول با برگردان آرزو احمی توسط نشر پیدایش منتشر شده است. مارکوس سدویک جوایز زیادی برده است. جایزه‌هایی چون پرینتز، کتاب نوجوانان بوک تراست، جایزه‌ی کتاب بلو پیتر، ادگار آلن پو، داستان کودک گاردین، نشان کارنگی و ...

 

گزیده‌هایی از کتاب

برای بعضی از ثروتمندان شهر، آن موقع از سال زمان ولخرجی‌ها و هدیه‌های بی‌حساب بود. اما هدف جشن‌ها یک چیز بود: ساختن بهشتی با نور شمع در اعماق زمستان. حالا، در روزهای پیش از فرا رسیدن سال نو، سکونی همه جا را فرا گرفته بود. پسر فکر می‌کرد زمان، زمان غیرمعمولی‌ست، و می‌دانست که همیشه همین احساس را داشته است. حتی پیش از روزهای زندگی با ولرین، وقتی مثل موشی در گوشه و کنار مخفی شهر، تنها زندگی می‌کرد، همیشه حس می‌کرد چند روز پیش از سال نو با بقیه‌ی روزها فرق دارند. این زمان، فاصله‌ی عجیب و خاموشی بود و انگار جایی خارج از باقی سال، خارج از زمان قرار داشت. انگار بقیه‌ی سال زنده بودند و این روزها نه!

- اگر قرار بود پسر واقعا وارد جهانی رویایی شود، تعجبی نمی‌کرد که این اتفاق در روزهای مرده بیفتد. تاریکی.

- دو ساعت مانده به نیمه‌شب. پسر توی جعبه نشسته بود. آن‌طور که در فضای تنگ و تاریک داخل اتاقک نشسته بود، مثل همیشه پاهایش زیر بدنش خواب رفته بودند. از بالای سرش، صدای ولرین را می‌شنید که نمایشش را پیش می‌برد. صدا به حدی ضعیف بود که انگار از جای خیلی دوری به گوش پسر می‌رسید و پسر سعی می‌کرد بفهمد به کجای نمایش رسیده است. خوب نبود علامت را نشنود، اصلاً خوب نبود. اما پسر می‌دانست که لازم نیست نگران باشد. قبلاً عادت داشت مراحل رسیدن به علامت را بشمرد و همیشه جایی قاتی می‌کرد، اما باز هم، نیازی به این کار نبود، علامت به اندازه‌ی کافی واضح بود. پسر سعی کرد خیلی آرام وزنش را جابه‌جا کند تا کمی حس به پاهایش برگردد. اما فایده‌ای نداشت. جعبه مخصوص او طراحی شده بود و ولرین حواسش بود کاری کند که از هر طرف، چیزی بیش از نیم سانتی‌متر فضای اضافی نداشته باشد. ناگهان تقه‌ی محکمی به جعبه خورد: اولین علامت، که یعنی: آماده‌ باش پسر.

شناسنامه کتاب:
ناشر
پیدایش‏?
نویسنده
  Marcus Sedgwick,   مارکوس سدویک
ویراستار
  •   مژگان کلهر
آموزگاران و مربیان
  • کتاب های مناسب آموزگاران و مربیان
  • کتاب های مناسب معلمین راهنمایی و دبیرستان
برگردان
  • آرزو احمی
خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای 13 سال به بالا
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آبان 96
پدیدآورندگان
  •   مارکوس سدویک
  •   آرزو احمی
  •   مژگان کلهر
سال نشر
  1393

کتاب کتاب روزهای مرده


جسیکا کجاست؟

جسیکا کجاست؟

جسیکا کجاست؟

کتاب « جسیکا کجاست؟ » داستانی علمی تخیلی و ماجراجویانه است با موضوع دوستی و یافتن دوستان خوب.

جسیکا دختر سیزده ساله‌ای است که به وسیله بهترین دوستش ایزی متوجه می‌شود قدرت نامرئی شدن دارد. او و سه نفر دیگر از دانش‌آموزان کلاس در تماس با سنگ‌های مخصوص، قدرت مافوق بشری پیدا می‌کنند و با استفاده از این قدرت موفق می‌شوند دوستشان ماکس، پسر دکتر جمیز مالون که مسئول این آزمایش‌هاست، را از دست یک فرد شرور نجات دهند.

جسیکا سر کلاس بدون آن‎که خودش متوجه شود نیمی از بدنش نامرئی می‌شود و این آغاز ماجرایی است که سبب می‌شود او و ایزی به ماجراهای بسیاری پی ببرند: این‌که تنها جسیکا قدرت مافوق بشری ندارد و دو همکلاسی دیگرش، که هم‌زمان با او به دنیا آمده‌اند و ماکس نیز این به این توانایی دست یافته‌اند. هستر می‌تواند به راحتی از دیوار رد شود، تام زمان را متوقف می‌کند، ماکس فکر دیگران را می‌خواند و جسیکا هم نامرئی می‌شود. این توانایی‌ها افراد سودجو را هم فعال می‌کند. آن‌ها با گروگان گرفتن ماکس، پسر دکتر، تلاض می‌کنند او را وادار به همکاری کنند، ولی دوستانش بسیار هوشیارانه عمل می‌کنند و با کمک هم و توانایی‌‌هایشان موفق به نجات ماکس می‌شوند. سرانجام آن‌چه به دست می‌آورند ایجاد دوستی، یافتن دوستان خوب و تغییر در رفتارشان است که با هیچ چیز قابل تعویض نخواهد بود.

از نکات بارز کتاب « جسیکا کجاست؟ » تلاش و تمرین نوجوانان، حمایت از یکدیگر و مهم‌تر از همه تحولاتی است که شخصیت‌های داستان در تعامل با هم و روشن شدن یک سری حقایق به دست می‌آورند.

درباره نویسنده کتاب « جسیکا کجاست؟ »

لیز کسلر، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان انگلیسی است. او مدتی به عنوان خبرنگار فعالیت داشته و مدتی هم معلم بوده است. از او تاکنون سه کتاب « جسیکار کجاست؟ »، « شمال ناکجا » و « یک سال بدون او » به فارسی ترجمه شده است.

گزیده‌هایی از کتاب
  • وقتی بهترین دوستتون توی یه بعدازظهری که انتظار دارید مثل بقیه‌ی بعدازظهرها باشه در ساعت چهار و پنج دقیقه بهتون می‌گه سر کلاس جغرافی آرنج دستتون نامرئی شده بود و خودتون هم داشتین کم‌کم نامرئی می‌شدین چه احساسی بهتون دست می‌ده؟ شاید فکر کنید دوستتون دیوونه شده اما... همیشه هم چشم‌ها اشتباه نمی‌کنن! شاید یه‌کم جا هم برای قهرمان‌بازی باشه! کیه که دلش نخواد؟!
  • گفتم: «ایزی، نگاه کن!»به سراپای بدنم زل زده بودم، تصحیح می کنم؛ به شانه‌هایم زل زده بودم که انگار در وسط هوا معلق بودند و در زیر آنها فضایی خالی به اندازه‌ی بدن من بود .ایزی هورا کشید و دست زد. «فوق‌العاده است! حالا ببینیم می‌توانی بدون بستن چشم‌هات این کار رو بکنی یا نه؟» نامرئی شده بودم که مامان وارد اتاقم شد و گفت: «بس کنید دخترها، از وقت خواب خیلی گذشته. حالا دیگر ... و حرفش را قطع کرد و نگاهی به دور اتاق انداخت و پرسید: « جسیکا کجاست؟ »
شناسنامه کتاب:
ناشر
آفرینگان
نویسنده
  Liz Kessler,   لیز کسلر
آموزگاران و مربیان
  • کتاب های مناسب آموزگاران و مربیان
  • کتاب های مناسب معلمین راهنمایی و دبیرستان
برگردان
  • شهلا انتظاریان
خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای 13 سال به بالا
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آبان 96
پدیدآورندگان
  •   لیز کسلر
  •   شهلا انتظاریان
سال نشر
  1393

کتاب جسیکا کجاست؟


حقیقت و مرد دانا

حقیقت و مرد دانا

حقیقت و مرد دانا

کتاب حقیقت و مرد دانا، داستان پسرکی روستایی است که به قصد یافتن حقیقت از خانه بیرون می‌آید. پسرکِ این داستان فردای یک جشن عروسی، به تقلید از بازی مطربان، می‌خواهد با دوستانش نمایشی اجرا کند اما طرح یک پرسش در این باره که آیا بازی حقیقی است یا نه سرآغازی می‌شود برای یک سفر بی‌پایان. سفری در جست وجوی حقیقت. پسرک که پاسخی از پدر و آموزگار نمی‌گیرد برای یافتن مرد دانا ـ کسی که حقیقت را به او بنمایاند ـ قدم به سرزمین‌های تازه‌ای می‌گذارد.

در هر سرزمینی و در ارتباط با مردمان آن چیزی جدید می‌آموزد و گوشه‌ای از حقیقت بر او نمایان می‌شود. سال‌ها می‌گذرد و پسرک ـ که دیگر کامل‌مردی شده است ـ قصد بازگشت به خانه می‌کند ولی در خانه کسی پذیرای او نیست. پس به صحرا برمی‌گردد، از راهزنی کتابی و قلمی می‌خرد، در بالای تپه‌ای خانه‌ می‌سازد و روزگار می‌گذراند.

... روزی پسرکی نزد او می‌آید و سراغ حقیقت را می‌گیرد. او که اکنون پیر شده است پسرک را به تماشای نمایش بزرگ جهان فرا می‌خواند و می‌گوید کسی هست که از او بسیار داناتر است و پس از این می‌آید.

حقیقت و مرد دانا روایت رنج بی پایان و تنهایی انسانی است که لحظه‌ای آرام و قرار ندارد و در جست‌وجوی معنای زندگی و یافتن حقیقت، زندگی راحت و بی‌دردسر خود را رها می‌کند و در راهی سخت و دشوار قدم می‌گذارد. راهی که پایانی برای آن نیست.

شخصیت اصلی داستان بدون نام است. پسرک با گذر از هر روایت، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود؛ برخورد با رخ‌دادهای زندگی او را متحول می‌کند و سرانجام خود، به مرد دانای قصه تبدیل می‌شود.

حقیقت و مرد دانا کتابی است در ستایش روح پرسش‌گری و نکوهش سکون و ایستایی. کتابی که با دیده‌ی احترام به جهان هستی می‌نگرد و به پاکی روح طبیعت باور دارد. توصیف‌های کتاب به شدت تصویری است، متن هم‌چون یک نمایش‌نامه صحنه به صحنه و با توصیف فضای جدید پیش می‌رود. تصویرهای کتاب به خوبی، متن را همراهی و زیبایی اثر را دو چندان می‌کند.

موضوع کتاب، از ابتدای شکل‌گیری تمدن بشری، دغدغه‌ی همیشگی انسان بوده است و با این که ناشر، مخاطب کتاب را گروه د ـ گروه سنی دوازده سال به بالا ـ معرفی می‌کند ولی حقیقت و مرد دانا برای مخاطب بزرگ‌سال نیز جذاب است و گفتنی بسیار دارد.

کتاب حقیقت و مرد دانا نخستین بار در سال 1351 منتشر و در سال 1355 تجدید چاپ شد. این کتاب در سال 1352 برگزیده‌ی شورای کتاب کودک شد.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب حقیقت و مرد دانا

بهرام بیضایی نمایشنامه‌نویس، فیلم‌ساز و پژوهشگر ایرانی است. او در دی 1317 در تهران به دنیا آمد. بیضایی از فیلم‌سازانِ صاحب‌سبک و نویسندگان مطرح ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. داستان حقیقت و مرد دانا تنها کتابی است که او برای نوجوانان نوشته است. بهرام بیضایی در سال 1389 به آمریکا مهاجرت کرد.

مرتضی ممیز زاده‌ی 1315 که به پدر هنر گرافیک معاصر ایران شهرت دارد در سن 69 سالگی درگذشت. از او آثار ماندگاری در زمینه‌ی طراحی پوستر، نشان، تصویرسازی، صفحه‌آرایی و طراحی جلد کتاب به جا مانده است.

 

 

گزیده‌هایی از کتاب
  • گذرنده‌ای که می‌شنید، گفت: « باید حقیقت را نشان بدهد؛ فقط حقیقت است که ارزش دیدن دارد.»
  • صدای پیرمرد از میان کوه کتاب‌هایش برخاست: « چه پاسخ روشنی بدهم درباره‌ی چیزی که خودش روشن نیست؟ حقیقت شکل ندارد. در کلمه نمی‌گنجد. به عبارت درنمی‌آید. آن را باید حس کرد. باید جست و چون یافتی، می‌بینی که از قالب گریزان است.»
  • ... جزئی از حقیقت در همه چیز هست. پس با هرچه روبه‌رو شوی، می‌توانی از آن حقیقتی دریابی.
  • ... حقیقت، فهم درست دنیای واقعی است. حقیقت، همان چیزهایی است که بین همه‌ی مردم جریان دارد.
  • هشیار باش که حقیقت را از زبان چه کسی می‌شنوی. حقیقت را می‌توان به دل‌خواه با کلمات تغییر داد. چنان دل‌خواه که دیگر حقیقت نباشد.
  • ... پیرمرد در برابر او سه چیز قرار می‎دهد. یک قلم، نیزه و نی: وقتی هست برای نوشتن، وقتی برای جنگیدن، و وقتی برای نغمه سر دادن. زمانی باید نوشت. زمانی باید جنگید، و زمانی باید به صدای خود گوش داد.
  • پیرمرد گفت: ‌« حقیقت بین ماست. حقیقت، انسان است. حقیقت من و توییم پسرجان، من و توییم. چیزی بیرون از بشر وجود ندارد. حقیقت، فهمِ درستِ دنیای واقعی است. حقیقت، همان چیزهایی‌ست که بین همه‌ی مردم جریان دارد. تو بارها با آن روبرو شده‌ای.»

و کتاب با این گفت‌وگوی زیبا به پایان می‌رسد:

  • پیرمرد لحظه‌ای چشم‌هایش را بر هم گذاشت. ولی صدای پسرک را می‌شنید: به من گفته‌اند کسی هست که می‌داند چگونه با قلم می‌توان جنگید و با نیزه می‌توان نغمه ساخت و با نی می‌توان نوشت. ای پیر چه می‌گویی در باب نیزه و قلم و نی؟

هوم! من این هر سه را یکی می‌بینم. حقیقت این هر سه، آن نی است که کنار کلبه‌ی من، سبز شده. این آیینه‌ای است چون همه‌ی آیینه‌ها.

چطور ساقه‌ی نی را آیینه می‌خوانی، که چیزی نشان نمی‌دهد؟

  • پیرمرد با حیرت گفت: نشان نمی‌دهد؟ نگاه کن تا ببینی. این آیینه‌ی تن نیست. آیینه‌ی روح است. هان تو خشم کن و آن نیزه می‌شود. شعر بپرداز و آن قلم می‌شود. فریاد درد برآور و آن نی بند بند می‌شود. خشم و شعر و فریاد. آیا یک نی، خودت را به خودت نشان نداد؟
  • برای زمانی دراز کسی چیزی نگفت. پشت پنجره، ابری آرام می‌گذشت. عاقبت پسرک سکوت را شکست: ای پیر! ای پدر! آیا تو داناترینی؟

ـ نه، نه، کسی هست که بسیار از من داناتر است. او پس از این می‌آید.

ـ او را چگونه بشناسم؟

  • پدر لبخندی زد و به دور خیره شد: . . . او ـ اینک - پسرکی‌ست، در سن و سال تو. او، دریای پرسش است و می‌خواهد، بداند. [من نشسته‌ام و او راه می‌رود. من به آخر رسیده‌ام و او آغاز می‌کند. او هرگز یک‌ جای نمی‌ماند. او اینک پسرکی است در سنّ و سال تو. او دریای پرسش است و می‌خواهد بداند.
شناسنامه کتاب:
ناشر
کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
نویسنده
  بهرام بیضایی
تصویرگر
  •   مرتضی ممیز
خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای 13 سال به بالا
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   بهرام بیضایی
  •   مرتضی ممیز
سال نشر
  چاپ سوم 1396
 
راهنمای کتاب:
کلیدواژه:
  • کودکان و مفهوم حقیقت
  • نوجوانان و مفهوم حقیقت

کتاب حقیقت و مرد دانا


یعقوب را دوست داشتم

یعقوب را دوست داشتم

یعقوب را دوست داشتم

راوی کتاب « یعقوب را دوست داشتم » دختری نوجوان است که یک خواهر دوقلو دارد. اول او به دنیا آمده است و بعد خواهرش کارولین. او دختر سالمی است ولی کارولین هم از او ضعیف‌تر است و هم چند ساعتی دیرتر به دنیا آمده است. کارولین بخاطر ضعیف بودن و زود بیمار شدن همه توجه خانواده را به خودش جلب کرده است.

این تنها موضوعی نیست که راوی نوجوان را نگران می‌کند. کارولین از او زیباتر است و اهل موسیقی. او ساز می‌زند اما راوی رمان سوار قایق می‌شود پارو می‌زند و خرچنگ صید می‌کند تا به اقتصاد خانواده کمک کند. در جزیره‌ای که آن‌ها زندگی می‌کنند دختران امید چندانی برای عاشق شدن و ازدواج کردن ندارند. بجز معلم جوان مدرسه که او هم نامزد دارد مرد جوانی در جزیره نیست.

بعد از مدتی سر و کله یک پیرمرد در جزیره رس پیدا می‌شود. راوی نوجوان به همراه پسری به نام کال نسبت به پیرمرد کنجکاو می‌شوند و به دیدارش می‌روند. مردم جزیره او را کاپیتان صدا می‌کنند. او مردی دنیا دیده و جذاب است. پنجاه سال پیش جزیره را ترک کرده است و دنیا را گشته است. طوفان خانه کاپیتان را ویران می‌کند و او مجبور می‌شود مدتی با خانواده راوی رمان زندگی کند. احساس غریبی در وجود دختر نوجوان شکل می‌گیرد. او عاشق کاپیتان می‌شود. وقتی مادربزرگ متوجه این گرایش می‌شود، سراپا خشم می‌شود. او خودش روزی عاشق کاپیتان بوده است. در این موقعیت پیچیده مردی دنیا دیده و اخلاقی مثل کاپیتان چه خواهد کرد؟

کتاب « یعقوب را دوست داشتم » برای گذار از دوران نوجوانی می‌تواند یاریگر نوجوان باشد. سارا لوییز، راوی داستان، که خانواده‌ای مذهبی دارد، تا میانه داستان خود را اسیر تقدیر و جبر می‌بیند. اما در جایی تصمیم می‌گیرد از موضع قربانی خارج شود.

کاترین پترسون رمانی خوش‌ساخت و برآمده از حالات درونی برای نوجوان‌ها روایت کرده است. سارا لوییز راوی رمان در روایت پرماجرای کاترین پترسون باید خودش را بشناسد. این شناخت که بر اساس خطا و آزمون است شاید دردناک باشد اما سرانجام خوشی دارد و مخاطبان نوجوان با او همذات‌پنداری خواهد کرد.

هویت و عشق و روابط‌ خانوادگی و مذهب از مضامینی است که نویسنده به آن‌ها می‌پردازد.

این کتاب جایزه‌های بسیاری از جمله جایزه‌ی نیوبری 1981 را از آن نویسنده‌اش کاترین پاترسون کرد.

درباره نویسنده کتاب یعقوب را دوست داشتم

کاترین پترسون در ایران نویسنده‌ای نام آشناست. او اهل ایالات متحده آمریکاست. «پلی به سوی ترابیتیا» و « نان و گل سرخ » از مشهورترین آثار اوست که به ترتیب با ترجمه نسرین وکیلی و حسین ابراهیمی الوند به فارسی منتشر شده است. او سه بار برنده‌ی جایزه‌ی نیوبری شده است و در سال 1996 به دلیل خدماتش به ادبیات کودکان برنده‌ی جایزه‌ی هانس کریستین اندرسن شد. او همچنین در سال 2006 جایزه‌ی یادبود آسترید لیندگرن را نیز از آن خود کرد. او در سال‌های 2010 و 2011 به عنوان سفیر ادبیات کودک امریکا انتخاب شد.

 

شناسنامه کتاب:
ناشر
نشر پیدایش
نویسنده
  Katherine Paterson,   کاترین پترسون
برگردان
  • بیتا ابراهیمی
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   کاترین پترسون
  •   بیتا ابراهیمی
سال نشر
  چاپ اول 1395
 

کتاب یعقوب را دوست داشتم


بند بازان

بند بازان

بند بازان

کتاب «بند بازان»، داستان دوران کودکی تا بزرگسالی دومنینگ هال، پسر بچه‌ای در سال‌های حدود 1960است که از زبان خودش نقل می‌شود، در محله‌ای فقیرنشین کنار رودخانه‌ی «تاین» نزدیک جایی که خود نویسنده‌ی کتاب، دیوید آلموند بزرگ شده است. زندگی دومنینگ تحت تاثیر افرادی قرار می‌گیرد که در اطرافش هستند، پدر دومنیگ که کارگر درزگیر کشتی است با عقده‌ها و خشم و کم سوادی‌اش از او می‌خواهد خشن و متنفر از طبقه‌ی فرادست باشد، مادر تا زمان حیات با مهربانی و منطق ذاتی، همراه و هم‌دل همیشگی اوست و مرگ او نیز خلا بزرگ زندگی دومنینگ و پدرش است و یکی از تراژدیک‌ترین بخش‌های داستان است، وینست مک آلیستر، همکلاس و هم‌محلی مبتذل، ناخوشایند و سرخورده از پدری فراری، که آلوده شدن به خلاف و بز‌هکاری را با او تجربه می‌کند و سرنوشت دومنینگ را تغییر می‌دهد و هالی استرود اولین و آخرین عشق او، دختری که در همسایگی آن‌ها زندگی می‌کند، او را با دنیای شعر و هنر و موسیقی و کتاب آشنا می‌سازد.

نکبت و فقر محلِ زندگی آن دو، سرنوشت آن‌ها را تغییر می‌دهد، وینست خودش را به دومنینگ نزدیک می‌کند که حاصل آن پرسه‌ها و تفریحات هرز، شکار بی‌دلیل حیوانات، تجربه‌ی دله دزدی‌های بی‌هدف و معاشقه‌های اغواگرانه و خشونت و بیزاری از خود برای دومنینگ بود به طوری که از آن دوران به نام چهره‌ی پشت نقاب یاد می‌کند. وینسنت که گویی از هیچ رفتار غیرانسانی اباء ندارد، حتی به عشق دومنینگ هم دست‌درازی می‌کند. وقتی که هالی باردار می‌شود، آن‌ها که نمی‌دانند کودک ناخواسته‌ی هالی از دومنینگ است یا وینسنت، ناچار در یک انتخاب مسؤلانه، دومنینگ و هالی ادامه تحصیل را به تاخیر می‌اندازند و با هم ازدواج می‌کنند. کارگری در مخزن کشتی، سرنوشتی که دومنینگ با درس خواندن می‌خواست از آن برهد، تنها راه درآمد آن‌هاست. هالی و دومنینگ که در کودکی در یک سیرک به نمایشِ بندبازی علاقه‌مند شده بودند، در زندگی نیز مانند دو بندباز روی ریسمان، با تلاطمات زیادی مواجه می‌شوند تا در نهایت به هم می‌رسند. شخصیت مسیحاگونه‌ی جک لاو در جای جای کتاب از عقاید مذهبی نویسنده نشات می‌گیرد.

از نکات مثبت کتاب، اشاره به خلع سلاح هسته‌ای است که این واقعه را برای گروه سنی مخاطب یادآوری می‌کند. در متن داستان اسامی چند تن از نویسندگان و شاعران آمده است. ترجمه روان و خوب است و مترجم با چیره‌دستی در صحبت‌های وینسنت و گفتگوهای بین کارگران کشتی، لحن را تغییر داده است. داستان بندبازان مانند زندگی روان و باورکردنی است، گویی نویسنده از یک زندگی واقعی داستان را نوشته است.

درباره نویسنده کتاب بندبازان

دیوید آلموند نویسنده‌ی انگلیسی، در سال 2010 جایزه‌ی هانس کریستین اندرسن را به سبب خلق آثار ماندگارش در ادبیات کودکان دریافت کرده است. کارهای او ترکیبی از جهان واقعی معاصر و فانتزی، تضادهای قومی و تجربه‌های ارزشمند است. آلموند در پی آن است که نشان دهد دنیای فراطبیعی چگونه می‌تواند باشد. دنیایی که در آن، واقعیت و افسانه، حقیقت و دروغ با چرخشی خلاقانه به یکدیگر تبدیل می‌شوند. آلموند بر این باور است که در نوشتن برای کودکان نباید تاریکی‌ها و نگرانی‌ها را پنهان کرد، اما چنین آثاری باید امیدوارکننده هم باشند.

نخستین کتابی که برای نوجوانان نوشت «اسکلیک و بچه ها » بود که نخستین چاپ آن در چهار به فروش رفت و دو جایزه‌ی کارنگی و داوران ویت برد را از آن او کرد.

آثار دیگر دیوید آلموند که به فارسی منتشر شده است بوته زار کیت، چشم بهشتی، قلب پنهان، پدر اسلاگ، وحشی، آتشخوار، تابستان زاغچه، گل و کیت، گربه و ماه را می‌توان نام برد.


کتاب «بندبازان» داستانی واقع‌گرا از زندگی در بندر و کارگران سخت‌کوش کشتی‌سازی است.

داستان عشق است؛ عشق دو کودک که با هم بزرگ می‌شوند، زندگی را تجربه می‌کنند، بازی می‌کنند، خوب و بد زندگی را می‌بینند، تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها را لمس می‌کنند، با نقش تربیت و خانواده در زندگی روبه رو می‌شوند، با تجربه دعواهای بچگانه رشد می‌کنند، با هم بندبازی می‌کنند و رویای آینده‌ای بهتر برای خود دارند. غافل از آن که خود زندگی نیز همچون بندبازی است؛ مثل راه رفتن روی طنابی که تنها یک لغزش کافیست که کل زندگی تغییر یابد. پسر که پدرش کارگر کشتی‌سازی است، عاشق نوشتن است؛ از کودکی می‌نویسد و هر چه بزرگ‌تر می‌شود این موضوع برایش اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. دختر که پدرش طراح کارخانه کشتی‌سازی است، عاشق نقاشی و کشیدن هر آن چیزی است که می‌بیند و تجربه می‌‌کند. آن‌ها حتی در کودکی کتابچه‌ای با همکاری هم درست میکنند. اما نوجوان شرور محله مدتی در دوستی آن‌ها وقفه می‌اندازد و فاصله آن‌ها را زیاد می‌کند تا بالاخره یاد می‌گیرند چطور با موضوع کنار بیایند. این داستان به تبعیض‌های اجتماعی، اختلاف‌های طبقاتی، روانکاوی نوجوانان مشکل‌دار و... می‌پردازد.

کتاب «بندبازان» بدون هیچ واهمه‌ای تلخی‌ها و زشتی‌های جامعه را به تصویر می‌کشد و به نوجوانان و جوانان نشان می‌دهد که برای هر مشکلی راهکاری وجود دارد، ولو به قیمت پیمودن مسیری سخت و حتی ترسناک. عشق دو جوان را به زیبایی تصویر می‌کند. ضرورت تفاهم و گذشت را به آنان می‌آموزد و برای نوجوان علاقمند به نوشتن، به لزوم تلاش سنگین و طی مسیرهای مختلف برای رسیدن به هدف اشاره دارد.

کتاب «بندبازان» جزو فهرست بهترین کتاب های سال 2015 است (کیرکس ریویو). کتاب بندبازان برای نوجوانان بالای 14 سال مناسب است.

شناسنامه کتاب:
ناشر
ایرانبان
نویسنده
  David Almond,   دیوید آلموند
برگردان
  • شهلا انتظاریان
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   دیوید آلموند
  •   شهلا انتظاریان
سال نشر
  1395
راهنمای کتاب:
نگارنده معرفی کتاب:
شیرین هاشمیان, گروه کتابشناسی کتابک
کلیدواژه:
  • کودکان بزهکار
  • کودکان و اجتماع
  • نوجوانان و هنر
  • نوجوانان و خشونت
  • کودکان بد سرپرست

کتاب بند بازان