سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقیقت و مرد دانا

حقیقت و مرد دانا

حقیقت و مرد دانا

کتاب حقیقت و مرد دانا، داستان پسرکی روستایی است که به قصد یافتن حقیقت از خانه بیرون می‌آید. پسرکِ این داستان فردای یک جشن عروسی، به تقلید از بازی مطربان، می‌خواهد با دوستانش نمایشی اجرا کند اما طرح یک پرسش در این باره که آیا بازی حقیقی است یا نه سرآغازی می‌شود برای یک سفر بی‌پایان. سفری در جست وجوی حقیقت. پسرک که پاسخی از پدر و آموزگار نمی‌گیرد برای یافتن مرد دانا ـ کسی که حقیقت را به او بنمایاند ـ قدم به سرزمین‌های تازه‌ای می‌گذارد.

در هر سرزمینی و در ارتباط با مردمان آن چیزی جدید می‌آموزد و گوشه‌ای از حقیقت بر او نمایان می‌شود. سال‌ها می‌گذرد و پسرک ـ که دیگر کامل‌مردی شده است ـ قصد بازگشت به خانه می‌کند ولی در خانه کسی پذیرای او نیست. پس به صحرا برمی‌گردد، از راهزنی کتابی و قلمی می‌خرد، در بالای تپه‌ای خانه‌ می‌سازد و روزگار می‌گذراند.

... روزی پسرکی نزد او می‌آید و سراغ حقیقت را می‌گیرد. او که اکنون پیر شده است پسرک را به تماشای نمایش بزرگ جهان فرا می‌خواند و می‌گوید کسی هست که از او بسیار داناتر است و پس از این می‌آید.

حقیقت و مرد دانا روایت رنج بی پایان و تنهایی انسانی است که لحظه‌ای آرام و قرار ندارد و در جست‌وجوی معنای زندگی و یافتن حقیقت، زندگی راحت و بی‌دردسر خود را رها می‌کند و در راهی سخت و دشوار قدم می‌گذارد. راهی که پایانی برای آن نیست.

شخصیت اصلی داستان بدون نام است. پسرک با گذر از هر روایت، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود؛ برخورد با رخ‌دادهای زندگی او را متحول می‌کند و سرانجام خود، به مرد دانای قصه تبدیل می‌شود.

حقیقت و مرد دانا کتابی است در ستایش روح پرسش‌گری و نکوهش سکون و ایستایی. کتابی که با دیده‌ی احترام به جهان هستی می‌نگرد و به پاکی روح طبیعت باور دارد. توصیف‌های کتاب به شدت تصویری است، متن هم‌چون یک نمایش‌نامه صحنه به صحنه و با توصیف فضای جدید پیش می‌رود. تصویرهای کتاب به خوبی، متن را همراهی و زیبایی اثر را دو چندان می‌کند.

موضوع کتاب، از ابتدای شکل‌گیری تمدن بشری، دغدغه‌ی همیشگی انسان بوده است و با این که ناشر، مخاطب کتاب را گروه د ـ گروه سنی دوازده سال به بالا ـ معرفی می‌کند ولی حقیقت و مرد دانا برای مخاطب بزرگ‌سال نیز جذاب است و گفتنی بسیار دارد.

کتاب حقیقت و مرد دانا نخستین بار در سال 1351 منتشر و در سال 1355 تجدید چاپ شد. این کتاب در سال 1352 برگزیده‌ی شورای کتاب کودک شد.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب حقیقت و مرد دانا

بهرام بیضایی نمایشنامه‌نویس، فیلم‌ساز و پژوهشگر ایرانی است. او در دی 1317 در تهران به دنیا آمد. بیضایی از فیلم‌سازانِ صاحب‌سبک و نویسندگان مطرح ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. داستان حقیقت و مرد دانا تنها کتابی است که او برای نوجوانان نوشته است. بهرام بیضایی در سال 1389 به آمریکا مهاجرت کرد.

مرتضی ممیز زاده‌ی 1315 که به پدر هنر گرافیک معاصر ایران شهرت دارد در سن 69 سالگی درگذشت. از او آثار ماندگاری در زمینه‌ی طراحی پوستر، نشان، تصویرسازی، صفحه‌آرایی و طراحی جلد کتاب به جا مانده است.

 

 

گزیده‌هایی از کتاب
  • گذرنده‌ای که می‌شنید، گفت: « باید حقیقت را نشان بدهد؛ فقط حقیقت است که ارزش دیدن دارد.»
  • صدای پیرمرد از میان کوه کتاب‌هایش برخاست: « چه پاسخ روشنی بدهم درباره‌ی چیزی که خودش روشن نیست؟ حقیقت شکل ندارد. در کلمه نمی‌گنجد. به عبارت درنمی‌آید. آن را باید حس کرد. باید جست و چون یافتی، می‌بینی که از قالب گریزان است.»
  • ... جزئی از حقیقت در همه چیز هست. پس با هرچه روبه‌رو شوی، می‌توانی از آن حقیقتی دریابی.
  • ... حقیقت، فهم درست دنیای واقعی است. حقیقت، همان چیزهایی است که بین همه‌ی مردم جریان دارد.
  • هشیار باش که حقیقت را از زبان چه کسی می‌شنوی. حقیقت را می‌توان به دل‌خواه با کلمات تغییر داد. چنان دل‌خواه که دیگر حقیقت نباشد.
  • ... پیرمرد در برابر او سه چیز قرار می‎دهد. یک قلم، نیزه و نی: وقتی هست برای نوشتن، وقتی برای جنگیدن، و وقتی برای نغمه سر دادن. زمانی باید نوشت. زمانی باید جنگید، و زمانی باید به صدای خود گوش داد.
  • پیرمرد گفت: ‌« حقیقت بین ماست. حقیقت، انسان است. حقیقت من و توییم پسرجان، من و توییم. چیزی بیرون از بشر وجود ندارد. حقیقت، فهمِ درستِ دنیای واقعی است. حقیقت، همان چیزهایی‌ست که بین همه‌ی مردم جریان دارد. تو بارها با آن روبرو شده‌ای.»

و کتاب با این گفت‌وگوی زیبا به پایان می‌رسد:

  • پیرمرد لحظه‌ای چشم‌هایش را بر هم گذاشت. ولی صدای پسرک را می‌شنید: به من گفته‌اند کسی هست که می‌داند چگونه با قلم می‌توان جنگید و با نیزه می‌توان نغمه ساخت و با نی می‌توان نوشت. ای پیر چه می‌گویی در باب نیزه و قلم و نی؟

هوم! من این هر سه را یکی می‌بینم. حقیقت این هر سه، آن نی است که کنار کلبه‌ی من، سبز شده. این آیینه‌ای است چون همه‌ی آیینه‌ها.

چطور ساقه‌ی نی را آیینه می‌خوانی، که چیزی نشان نمی‌دهد؟

  • پیرمرد با حیرت گفت: نشان نمی‌دهد؟ نگاه کن تا ببینی. این آیینه‌ی تن نیست. آیینه‌ی روح است. هان تو خشم کن و آن نیزه می‌شود. شعر بپرداز و آن قلم می‌شود. فریاد درد برآور و آن نی بند بند می‌شود. خشم و شعر و فریاد. آیا یک نی، خودت را به خودت نشان نداد؟
  • برای زمانی دراز کسی چیزی نگفت. پشت پنجره، ابری آرام می‌گذشت. عاقبت پسرک سکوت را شکست: ای پیر! ای پدر! آیا تو داناترینی؟

ـ نه، نه، کسی هست که بسیار از من داناتر است. او پس از این می‌آید.

ـ او را چگونه بشناسم؟

  • پدر لبخندی زد و به دور خیره شد: . . . او ـ اینک - پسرکی‌ست، در سن و سال تو. او، دریای پرسش است و می‌خواهد، بداند. [من نشسته‌ام و او راه می‌رود. من به آخر رسیده‌ام و او آغاز می‌کند. او هرگز یک‌ جای نمی‌ماند. او اینک پسرکی است در سنّ و سال تو. او دریای پرسش است و می‌خواهد بداند.
شناسنامه کتاب:
ناشر
کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
نویسنده
  بهرام بیضایی
تصویرگر
  •   مرتضی ممیز
خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای خانواده
  •   مجموعه نوشته های مناسب برای 13 سال به بالا
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   بهرام بیضایی
  •   مرتضی ممیز
سال نشر
  چاپ سوم 1396
 
راهنمای کتاب:
کلیدواژه:
  • کودکان و مفهوم حقیقت
  • نوجوانان و مفهوم حقیقت

کتاب حقیقت و مرد دانا


یعقوب را دوست داشتم

یعقوب را دوست داشتم

یعقوب را دوست داشتم

راوی کتاب « یعقوب را دوست داشتم » دختری نوجوان است که یک خواهر دوقلو دارد. اول او به دنیا آمده است و بعد خواهرش کارولین. او دختر سالمی است ولی کارولین هم از او ضعیف‌تر است و هم چند ساعتی دیرتر به دنیا آمده است. کارولین بخاطر ضعیف بودن و زود بیمار شدن همه توجه خانواده را به خودش جلب کرده است.

این تنها موضوعی نیست که راوی نوجوان را نگران می‌کند. کارولین از او زیباتر است و اهل موسیقی. او ساز می‌زند اما راوی رمان سوار قایق می‌شود پارو می‌زند و خرچنگ صید می‌کند تا به اقتصاد خانواده کمک کند. در جزیره‌ای که آن‌ها زندگی می‌کنند دختران امید چندانی برای عاشق شدن و ازدواج کردن ندارند. بجز معلم جوان مدرسه که او هم نامزد دارد مرد جوانی در جزیره نیست.

بعد از مدتی سر و کله یک پیرمرد در جزیره رس پیدا می‌شود. راوی نوجوان به همراه پسری به نام کال نسبت به پیرمرد کنجکاو می‌شوند و به دیدارش می‌روند. مردم جزیره او را کاپیتان صدا می‌کنند. او مردی دنیا دیده و جذاب است. پنجاه سال پیش جزیره را ترک کرده است و دنیا را گشته است. طوفان خانه کاپیتان را ویران می‌کند و او مجبور می‌شود مدتی با خانواده راوی رمان زندگی کند. احساس غریبی در وجود دختر نوجوان شکل می‌گیرد. او عاشق کاپیتان می‌شود. وقتی مادربزرگ متوجه این گرایش می‌شود، سراپا خشم می‌شود. او خودش روزی عاشق کاپیتان بوده است. در این موقعیت پیچیده مردی دنیا دیده و اخلاقی مثل کاپیتان چه خواهد کرد؟

کتاب « یعقوب را دوست داشتم » برای گذار از دوران نوجوانی می‌تواند یاریگر نوجوان باشد. سارا لوییز، راوی داستان، که خانواده‌ای مذهبی دارد، تا میانه داستان خود را اسیر تقدیر و جبر می‌بیند. اما در جایی تصمیم می‌گیرد از موضع قربانی خارج شود.

کاترین پترسون رمانی خوش‌ساخت و برآمده از حالات درونی برای نوجوان‌ها روایت کرده است. سارا لوییز راوی رمان در روایت پرماجرای کاترین پترسون باید خودش را بشناسد. این شناخت که بر اساس خطا و آزمون است شاید دردناک باشد اما سرانجام خوشی دارد و مخاطبان نوجوان با او همذات‌پنداری خواهد کرد.

هویت و عشق و روابط‌ خانوادگی و مذهب از مضامینی است که نویسنده به آن‌ها می‌پردازد.

این کتاب جایزه‌های بسیاری از جمله جایزه‌ی نیوبری 1981 را از آن نویسنده‌اش کاترین پاترسون کرد.

درباره نویسنده کتاب یعقوب را دوست داشتم

کاترین پترسون در ایران نویسنده‌ای نام آشناست. او اهل ایالات متحده آمریکاست. «پلی به سوی ترابیتیا» و « نان و گل سرخ » از مشهورترین آثار اوست که به ترتیب با ترجمه نسرین وکیلی و حسین ابراهیمی الوند به فارسی منتشر شده است. او سه بار برنده‌ی جایزه‌ی نیوبری شده است و در سال 1996 به دلیل خدماتش به ادبیات کودکان برنده‌ی جایزه‌ی هانس کریستین اندرسن شد. او همچنین در سال 2006 جایزه‌ی یادبود آسترید لیندگرن را نیز از آن خود کرد. او در سال‌های 2010 و 2011 به عنوان سفیر ادبیات کودک امریکا انتخاب شد.

 

شناسنامه کتاب:
ناشر
نشر پیدایش
نویسنده
  Katherine Paterson,   کاترین پترسون
برگردان
  • بیتا ابراهیمی
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   کاترین پترسون
  •   بیتا ابراهیمی
سال نشر
  چاپ اول 1395
 

کتاب یعقوب را دوست داشتم


بند بازان

بند بازان

بند بازان

کتاب «بند بازان»، داستان دوران کودکی تا بزرگسالی دومنینگ هال، پسر بچه‌ای در سال‌های حدود 1960است که از زبان خودش نقل می‌شود، در محله‌ای فقیرنشین کنار رودخانه‌ی «تاین» نزدیک جایی که خود نویسنده‌ی کتاب، دیوید آلموند بزرگ شده است. زندگی دومنینگ تحت تاثیر افرادی قرار می‌گیرد که در اطرافش هستند، پدر دومنیگ که کارگر درزگیر کشتی است با عقده‌ها و خشم و کم سوادی‌اش از او می‌خواهد خشن و متنفر از طبقه‌ی فرادست باشد، مادر تا زمان حیات با مهربانی و منطق ذاتی، همراه و هم‌دل همیشگی اوست و مرگ او نیز خلا بزرگ زندگی دومنینگ و پدرش است و یکی از تراژدیک‌ترین بخش‌های داستان است، وینست مک آلیستر، همکلاس و هم‌محلی مبتذل، ناخوشایند و سرخورده از پدری فراری، که آلوده شدن به خلاف و بز‌هکاری را با او تجربه می‌کند و سرنوشت دومنینگ را تغییر می‌دهد و هالی استرود اولین و آخرین عشق او، دختری که در همسایگی آن‌ها زندگی می‌کند، او را با دنیای شعر و هنر و موسیقی و کتاب آشنا می‌سازد.

نکبت و فقر محلِ زندگی آن دو، سرنوشت آن‌ها را تغییر می‌دهد، وینست خودش را به دومنینگ نزدیک می‌کند که حاصل آن پرسه‌ها و تفریحات هرز، شکار بی‌دلیل حیوانات، تجربه‌ی دله دزدی‌های بی‌هدف و معاشقه‌های اغواگرانه و خشونت و بیزاری از خود برای دومنینگ بود به طوری که از آن دوران به نام چهره‌ی پشت نقاب یاد می‌کند. وینسنت که گویی از هیچ رفتار غیرانسانی اباء ندارد، حتی به عشق دومنینگ هم دست‌درازی می‌کند. وقتی که هالی باردار می‌شود، آن‌ها که نمی‌دانند کودک ناخواسته‌ی هالی از دومنینگ است یا وینسنت، ناچار در یک انتخاب مسؤلانه، دومنینگ و هالی ادامه تحصیل را به تاخیر می‌اندازند و با هم ازدواج می‌کنند. کارگری در مخزن کشتی، سرنوشتی که دومنینگ با درس خواندن می‌خواست از آن برهد، تنها راه درآمد آن‌هاست. هالی و دومنینگ که در کودکی در یک سیرک به نمایشِ بندبازی علاقه‌مند شده بودند، در زندگی نیز مانند دو بندباز روی ریسمان، با تلاطمات زیادی مواجه می‌شوند تا در نهایت به هم می‌رسند. شخصیت مسیحاگونه‌ی جک لاو در جای جای کتاب از عقاید مذهبی نویسنده نشات می‌گیرد.

از نکات مثبت کتاب، اشاره به خلع سلاح هسته‌ای است که این واقعه را برای گروه سنی مخاطب یادآوری می‌کند. در متن داستان اسامی چند تن از نویسندگان و شاعران آمده است. ترجمه روان و خوب است و مترجم با چیره‌دستی در صحبت‌های وینسنت و گفتگوهای بین کارگران کشتی، لحن را تغییر داده است. داستان بندبازان مانند زندگی روان و باورکردنی است، گویی نویسنده از یک زندگی واقعی داستان را نوشته است.

درباره نویسنده کتاب بندبازان

دیوید آلموند نویسنده‌ی انگلیسی، در سال 2010 جایزه‌ی هانس کریستین اندرسن را به سبب خلق آثار ماندگارش در ادبیات کودکان دریافت کرده است. کارهای او ترکیبی از جهان واقعی معاصر و فانتزی، تضادهای قومی و تجربه‌های ارزشمند است. آلموند در پی آن است که نشان دهد دنیای فراطبیعی چگونه می‌تواند باشد. دنیایی که در آن، واقعیت و افسانه، حقیقت و دروغ با چرخشی خلاقانه به یکدیگر تبدیل می‌شوند. آلموند بر این باور است که در نوشتن برای کودکان نباید تاریکی‌ها و نگرانی‌ها را پنهان کرد، اما چنین آثاری باید امیدوارکننده هم باشند.

نخستین کتابی که برای نوجوانان نوشت «اسکلیک و بچه ها » بود که نخستین چاپ آن در چهار به فروش رفت و دو جایزه‌ی کارنگی و داوران ویت برد را از آن او کرد.

آثار دیگر دیوید آلموند که به فارسی منتشر شده است بوته زار کیت، چشم بهشتی، قلب پنهان، پدر اسلاگ، وحشی، آتشخوار، تابستان زاغچه، گل و کیت، گربه و ماه را می‌توان نام برد.


کتاب «بندبازان» داستانی واقع‌گرا از زندگی در بندر و کارگران سخت‌کوش کشتی‌سازی است.

داستان عشق است؛ عشق دو کودک که با هم بزرگ می‌شوند، زندگی را تجربه می‌کنند، بازی می‌کنند، خوب و بد زندگی را می‌بینند، تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها را لمس می‌کنند، با نقش تربیت و خانواده در زندگی روبه رو می‌شوند، با تجربه دعواهای بچگانه رشد می‌کنند، با هم بندبازی می‌کنند و رویای آینده‌ای بهتر برای خود دارند. غافل از آن که خود زندگی نیز همچون بندبازی است؛ مثل راه رفتن روی طنابی که تنها یک لغزش کافیست که کل زندگی تغییر یابد. پسر که پدرش کارگر کشتی‌سازی است، عاشق نوشتن است؛ از کودکی می‌نویسد و هر چه بزرگ‌تر می‌شود این موضوع برایش اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. دختر که پدرش طراح کارخانه کشتی‌سازی است، عاشق نقاشی و کشیدن هر آن چیزی است که می‌بیند و تجربه می‌‌کند. آن‌ها حتی در کودکی کتابچه‌ای با همکاری هم درست میکنند. اما نوجوان شرور محله مدتی در دوستی آن‌ها وقفه می‌اندازد و فاصله آن‌ها را زیاد می‌کند تا بالاخره یاد می‌گیرند چطور با موضوع کنار بیایند. این داستان به تبعیض‌های اجتماعی، اختلاف‌های طبقاتی، روانکاوی نوجوانان مشکل‌دار و... می‌پردازد.

کتاب «بندبازان» بدون هیچ واهمه‌ای تلخی‌ها و زشتی‌های جامعه را به تصویر می‌کشد و به نوجوانان و جوانان نشان می‌دهد که برای هر مشکلی راهکاری وجود دارد، ولو به قیمت پیمودن مسیری سخت و حتی ترسناک. عشق دو جوان را به زیبایی تصویر می‌کند. ضرورت تفاهم و گذشت را به آنان می‌آموزد و برای نوجوان علاقمند به نوشتن، به لزوم تلاش سنگین و طی مسیرهای مختلف برای رسیدن به هدف اشاره دارد.

کتاب «بندبازان» جزو فهرست بهترین کتاب های سال 2015 است (کیرکس ریویو). کتاب بندبازان برای نوجوانان بالای 14 سال مناسب است.

شناسنامه کتاب:
ناشر
ایرانبان
نویسنده
  David Almond,   دیوید آلموند
برگردان
  • شهلا انتظاریان
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   دیوید آلموند
  •   شهلا انتظاریان
سال نشر
  1395
راهنمای کتاب:
نگارنده معرفی کتاب:
شیرین هاشمیان, گروه کتابشناسی کتابک
کلیدواژه:
  • کودکان بزهکار
  • کودکان و اجتماع
  • نوجوانان و هنر
  • نوجوانان و خشونت
  • کودکان بد سرپرست

کتاب بند بازان


زیبا صدایم کن

زیبا صدایم کن

زیبا صدایم کن

زیبای کتاب «زیبا صدایم کن» دختر پانزده ساله‌ای است که در موسسه‌ای زیر نظر بهزیستی زندگی می‌کند. مادر معتادش ازدواج کرده و پدرش به سبب بیماری روانی در آسایشگاه بیماران روانی بستری است. زیبا در روز تولدش به پدر کمک می‌کند تا از آسایشگاه فرار کند. پدر موتور یکی از کارکنان آسایشگاه را می دزد تا با هم به گردش بروند و تولد زیبا را جشن بگیرند.

زیبا به زودی از همدستی با پدرش پشیمان می‌شود. پدر تعادل روانی ندارد هر لحظه به حالی درمی‌آید؛ گاهی خوب است و گاهی بد و گاهی دچار جنون و گاهی دچار توهم می‌شود. سرانجام زیبا با همکاری نیروی بیمارستان پدر را بیمارستان برمی‌گرداند و تولدش را با کسانی که در کنارشان امنیت دارد جشن می‌گیرد.

کتاب «زیبا صدایم کن» برگزیده‌ شورای کتاب کودک و هیجدهمین جشنواره کتاب کانون پرورش فکری در سال 1395 شده است و در فهرست کتاب‌های کلاغ سفید کتابخانه بین‌المللی مونیخ آلمان 2017 و فهرست افتخار دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان 2018 قرار گرفته است.

کتاب «زیبا صدایم کن» همچنین به سبب پرداختن به موضوع کودکان بدسرپرست نامزد شورای کتاب کودک برای فهرست کتاب برای کودکان با نیازهای ویژه دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان 2017 بود.

کتاب «زیبا صدایم کن» فرهاد حسن زاده به دو زبان انگلیسی و ترکی استانبولی ترجمه شده اسست.

درباره نویسنده داستان زیبا صدایم کن

فرهاد حسن زاده تاکنون بیش از 80 عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته است به عنوان نامزد ایرانی جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن 2018 و همچنین جایزه آسترید لیندگرن برگزیده شده است. او تاکنون بیش از 30 جایزه در ایران دریافت کرده‌ و تعدادی از کتاب‌هایش نیز به زبان‌های دیگر ترجمه شده است.

از دیگر آثار حسن زاده می‌توان به کتاب «هستی»، «این وبلاگ واگذار می‌شود»، «وقتش رسیده کمی پسته بشکنیم»، مجموعه «کوتی کوتی»، «قصه‌ی طوطی خانم و آقای بازرگان»، «عقرب‌های کشتی بمبک» نام برد.

شناسنامه کتاب:
ناشر
کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
نویسنده
  فرهاد حسن زاده
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   فرهاد حسن زاده
کتاب درمانی
  • معرفی کتاب در حوزه مشکلات خانوادگی
  • کتاب درباره اعتیاد پدر و مادر
  • کتاب درباره جدایی والدین
  • کتاب درباره افسردگی والدین
  • کتاب درباره ازدواج مجدد والدین
 

کتاب زیبا صدایم کن


پییر و لوسی

پی‌یر و لوسی

پی‌یر و لوسی

در پشت جلد کتاب «پی‌یر و لوسی» آمده است: « پی‌یر یک هملت مدرن و امروزی است؛ افسرده، ناامید و سرخورده از جهانی که در آن زندگی می‌کند. در حقیقت او جوان هجده ساله‌ی بورژوایی است که در دوران جنگ جهانی اول به خدمت سربازی فراخوانده شده است. کتاب « پی‌یر و لوسی » داستان عشق پرشور و پاک دو دلداده‌ی جوانی است که در آن آرمان‌های شفقت، صلح‌طلبی و انسان‌دوستی نویسنده‌ی مشهور و برنده‌ی جایزه نوبل، رومن رولان، و آرزوی او در داشتن جهانی عاری از خشونت تجلی می‌یابد.»

این کتاب ـ با وجود حجم کوچکش ـ تجلی تمام باورهای رومن رولان است. او عقاید ضد جنگ خود را به زیبایی در قالب یک رمان عاشقانه مطرح می‌کند.

کتاب «پی‌یر و لوسی» اثری لطیف همراه با احترام به ارزش‌های انسانی چون عشق، راستی، صلحطلبی و انساندوستی است. خواننده‌ی نوجوان با خواندن این کتاب، همراه با قهرمانان داستان، عشقی پاک و شورانگیز را تجربه می‌کنند؛ عشقی که نوجوانان امروزی به آن بسیار نیاز دارند. پدرها و مادرها، کتابداران و مربیان می‌توانند با آسودگی خاطر و بدون هرگونه نگرانی این رمان عاشقانه را به نوجوانان معرفی کنند.

کتاب « پی‌یر و لوسی » در فهرست آثار برگزیده‌ی گروه بررسی رمان بزرگ‌سال شورای کتاب قرار گرفته است.

درباره‌ی نویسنده کتاب پی‌یر و لوسی

رومن رولان (26 ژانویه 1866 - 30 دسامبر 1944) نویسنده‌ی نام‌دار فرانسوی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات است. او در آثارش به گونه‌ای احترام‌آمیز تنوع و گوناگونی انسان‌ها را به نمایش می‌گذارد و در ستایش صلح، دوستی و انسانیت می‌نویسد.

دو اثر مهم رولان ـ رمان‌های جان شیفته و ژان کریستف ـ در زمره‌ی آثار بزرگ کلاسیک قرار دارند و همه‌ی آثار او برای نوجوانانِ علاقمند به ادبیات بزرگ‌سال مناسب است.

رومن رولان علاوه بر رمان، زندگینامه‌های زیادی هم‌چون زندگینامه‌ی بتهوون، تولستوی، گاندی، میکل آنژ، گوته و ... نیز نوشته است. او تحت تاثیر اندیشه‌های تولستوی و اسپینوزا قرار داشت و در دیدار با گاندی با تعالیم بودا و تفکر مشرق زمین آشنا شد.

 

گزیده‌هایی از کتاب
  • در این خانواده، چنانکه غالبا متداول است، محبت زیاد بود و صمیمیت هیچ.
  • افکار چگونه می‌توانند آزادانه در تبادل باشند وقتی که هر فردی از تعمق در اندیشههای خویش سرباز میزند؟
  • ممتازترینِ این نوجوانان، ضعیفتر از آن‌که سر به شورش بردارند و مغرورتر از آنکه شکوه کنند، پیشاپیش می-دانستند که به تیغ جنگ سپرده خواهند شد.... اگر از دنباله روی افکار عمومی ـ این دختر هرجایی ـ بیزار بود در عوض نیاز داشت آزادانه با افرادی به انتخاب خود متحد شود. پراحساس‌تر از آن بود که بتواند فقط به خود بسنده کند. از رنج بشر رنج می‌برد. از وزن این رنج له می‌شد و آن را برای خود بیش از اندازه بزرگ می‌کرد: اگر بشر این همه رنج را طاقت می‌آورد به خاطر آن بود که پوستی کلفت‌تر از پوست نازک نوجوانی نحیف داشت. اما آن‌چه را برای خود بزرگ نمی‌کرد، و آن‌چه او را بیشتر از رنج بشری آزار می‌داد، بلاهت بشر بود.
  • رنج کشیدن مهم نیست، مردن مهم نیست اگر معنایی در آن باشد. فداکاری خوب است اگر توجیه‌پذیر باشد. اما مفهوم دنیا با این همه مصیبت‌هایش برای یک نوجوان چیست؟... برای همه که جای عبور بود پس این جنون خودویرانگری چیست؟
  • هنر چیزی بیش از فراموشی گذرای واقعیت نیست.
  • برای این‎که فعالیت معنایی داشته باشد، برای این‌که علم معنایی داشته باشد، زندگی باید معنا داشته باشد. این معنا را نتوانسته بود با هیچ تلاش روحی و قلبی پیدا کند و اکنون خود به خود این معنا را می‌فهمید... زندگی معنایی داشت...
  • در این برهه از نوجوانی که آدمی عاشق عشق است، آن را در تمام چشم‎ها میبیند، و قلب حریص و مردد از یاری به یار دیگر می‌رود: شتابی برای انتخاب یار نیست، تازه ابتدای سفر است. اما در این روزگار، روز کوتاه است: باید شتافت.
  • طولانی‌ترین مسیر را انتخاب می‌کردند و اشتباه‌شان را به حساب مِه می‌گذاشتند. چون سرانجام با تمام کوششی که برای نیافتن مقصدشان می‌کردند، به آن نزدیک می‌شدند، پییر در جایی دور از مغازه می‌ماند.
  • ... گاهی سکوت میان‌شان حکمفرما می‌شد، نه معنای کلمات بلکه نوید زندگانی نهفته در آن‌ها بود که برای‌شان اهمیت داشت... روح آن‌ها، رها از کلمات، گفتگویی مهم‌تر و عمیق‌تر را دنبال می‌کرد.
  • ... بورژواها بی آنکه بدذات باشند به جای اینکه اذعان کنند شاید حق با آن‌ها نبوده، می‌گذارند در کنارشان بمیری، ذره ذره.
  • پییر به ناگاه و از دید دختر جوان متوجه فقدان احساسات قلبی و خشکی برهوت‌گونه‌ی این طبقه‌ی بورژوا شد که خودش به آن تعلق داشت. خاک خشک و بایری که رفته‌رفته تمامی شیره‌ی حیات را مکیده بود بی‌آن‌که برای تجدید آن کاری کند. ... حتی هنگامی که می‌پندارند کسی را دوست دارند، دوستی‌شان مالکانه است و او را قربانی خودخواهی و غرور خویش میکنند. قربانی کوتهنظری و لجاجتشان.
  • ... پییر می‌گوید: به هرحال آن‌چه من می‌دانم این است که وقتی به جبهه بروم هیچ‌کس را نمی‌کشم. و فیلیپ بی‌آن‌که با او مخالفتی کند لبخندی غمبار بر لب آورد زیرا خوب می‌دانست قدرت بی‌امان جمعیت با افراد ضعیف و اراده‌ی آنان چه می‌کند.
  • ... آن‌چه آنان را حفظ می‌کرد قلب پاک و شرم غریزی‌شان بود.
  • ... لحظاتی هست که آدم از انسان بودنش خجالت می‌کشد... چه خوب است که بزودی می‌میریم!... نفرت‌انگیزترین چیز این است که جزو آدم‎هایی شویم که به ویران کردن می‌بالند، به تحقیر کردن می‌بالند...
شناسنامه کتاب:
ناشر
فرهنگ نشر نو
نویسنده
  Romain Rolland,   رومن رولان
برگردان
  • مینو مشیری
فهرست کتاب های ماه
فهرست کتاب های ماه: آذر 96
پدیدآورندگان
  •   رومن رولان
  •   مینو مشیری
سال نشر
  چاپ اول 1393
 

کتاب پی‌یر و لوسی